نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 205
ديگر و با شخص ديگر
نيست، بلكه معنايش اين است كه خداوند حافظ و حامل آن مكان، و آن موجود مكانى و
محيط به آن است، و آن مكان و ساير امكنه، و آن موجودات و ساير موجودات، همه و همه
محفوظ به حفظ خداوند و محمول و محاط اويند.
اين معنا
عبارت اخراى علم فعلى خداوند است، چون منظور از علم فعلى خداوند به همه موجودات
نيز اين است كه هر چيزى در نزد خدا حاضر است، و وجودش براى او غايب و محجوب نيست،
لذا امام 6 نخست مىفرمايد: پس كرسى به آسمانها و زمين و هر چه در آن دو و
در زير زمين است احاطه دارد و با اين جمله به احاطه او اشاره مىفرمايد، و سپس
اضافه مىكند كه:(وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ
السِّرَّ وَ أَخْفى) و با استشهاد به اين آيه، به علم خداوند
اشاره نموده و نتيجه مىگيرد كه پس كرسى كه همان عرش باشد مقام احاطه و تدبير و
حفظ خدا و در عين حال مقام علم و حضور نيز هست، آن گاه اين نتيجه را با آيه(وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ) تطبيق مىنمايد.
و اينكه
فرمود: و هيچ موجودى كه خداى تعالى در ملكوت خودش آفريده از تحت اين چهار
نور خارج نيست گويا اشاره به همان چهار نورى است كه در صدر كلام آن جناب
بود.
و به زودى-
ان شاء اللَّه- در ذيل احاديث معراج راجع به اين چهار نور بحث خواهيم نمود.
و در
جمله و اين همان ملكوتى است كه خداوند آن را به اقتضاى خود نشان داد
در حقيقت عرش و ملكوت را يكى دانسته، و ليكن بايد دانست كه مراد از اين ملكوت،
ملكوت اعلى است، چون براى خداى تعالى دو ملكوت است يكى اعلى و يكى اسفل و چون عرش
مقام اجمال و باطن غيب است لذا همانطورى كه از روايات بعدى هم بر مىآيد عرش به
ملكوت اعلى بهتر مىخورد تا به ملكوت اسفل.
و اينكه
فرمود: چطور حاملين عرش مىتوانند خدا را حمل كنند ... كلامى را كه در
اول فرموده بود، تاكيد و تثبيت مىكند، و آن اين بود كه عرش همان مقام حمل وجود
موجودات و تقويم آنها است، پس حاملين عرش، خودشان محمول خداى سبحانند، چون قوام
وجودشان به او است. امام 6 از آنجايى كه اين مقام را مقام علم خداوند دانسته،
لذا از وجود حاملين عرش و همچنين از كمال وجودى آنان به قلب و نور هدايت تعبير
كرده و فرموده: و حال آنكه به حيات او دلهايشان زنده و به نور او به سوى او
راه يافتهاند .
[روايتى
ديگر از امام صادق 7 در باره معناى عرش و كرسى و شرح آن روايت]
و نيز مرحوم
صدوق در كتاب توحيد به سند خود از حنان بن سدير نقل مىكند كه گفت: از حضرت صادق
(ع) معناى عرش و كرسى را پرسيدم، فرمود: عرش، صفات كثير و مختلفى دارد، در هر جاى
قرآن به هر مناسبتى كه اسم عرش برده شده، صفات مربوط به
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 205