responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 195

هم در كار هست، و آن عبارت است از همان مقامى كه گفتيم، زمام جميع امور در آنجا متراكم و مجتمع مى‌شود، آيه‌(وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ)[1] و آيه‌(الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ)[2] و آيه‌(وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ)[3] و آيه‌(وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ)[4] نيز دلالت بر اين معنا دارند، چون از ظاهر اين آيات بر مى‌آيد كه عرش حقيقتى است از حقايق خارجى، و آيه مورد بحث مانند آيه شريفه نور و مثالهايى كه در آن زده شده، صرف مثل نيست، و لذا ما مى‌گوييم كه براى عرش، مصداقى خارجى و حقيقى الهى است، و همچنين براى لوح ، قلم و كتاب مصداقى الهى است، در مثل آيه نور نمى‌گوييم كه در عالم آيينه‌اى الهى و يا درخت زيتونى الهى و يا زيتى الهى وجود دارد، چون ما نيز اعتراف داريم كه آيينه و درخت و زيتى كه در اين آيه ذكر شده صرفا براى مثال است- دقت فرماييد-.

معنايى را كه ما براى كلمه عرش در جمله‌(ثُمَّ اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ) كرده و گفتيم:

اين كلمه به معناى مقامى است موجود كه جميع سر نخ‌هاى حوادث و امور در آن متراكم و جمع است، از آيه‌(ثُمَّ اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ما مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ)[5] به خوبى استفاده مى‌شود، چون اين آيه استواى بر عرش را به تدبير امور تفسير نموده، و از وجود چنين صفتى براى خداى تعالى خبر مى‌دهد، و چون اين آيه در مقام توصيف ربوبيت و تدبير تكوينى خداى تعالى است لا جرم مراد از شفاعتى هم كه در آخر آن است شفاعت در امر تكوينى خواهد بود، پس مفاد جمله‌(ما مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ) اين مى‌شود كه هيچ سببى از اسباب تكوينى كه واسطه‌هايى بين خدا و بين حوادث عالمند از قبيل سببيت آتش براى حرارت و حرارت براى ذوب كردن اجسام و امثال آن، سببيت‌شان از خودشان نيست، و به اذن خدا است، كه هر يك از آنها در ايجاد حادثه‌اى از حوادث تاثير مى‌كنند، و اين جمله توحيد ربوبيتى را مى‌رساند كه در صدر آيه يعنى در جمله‌(إِنَّ رَبَّكُمُ ...) بود.

جمله مزبور به حقيقت ديگرى نيز اشاره دارد، و آن اين است كه عوض شدن تدبيرى به‌


[1] و او پروردگار عرش بزرگ است. سوره توبه آيه 129

[2] كسانى كه عرش را به دوش مى‌كشند و كسانى كه در اطراف آنند. سوره مؤمن آيه 7

[3] و در چنان روزى عرش پروردگار تو را هشت نفر بالاى شانه خود حمل مى‌كنند. سوره الحاقه آيه 17

[4] و فرشتگان را مى‌بينى كه عرش را احاطه كرده‌اند. سوره زمر آيه 74

[5] سوره يونس آيه 3

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 195
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست