responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 166

به طور حقيقت خواهد بود نه عموم مجاز.

به هر حال، آيه شريفه اشعار دارد بر اينكه مكان اهل جنت بلندتر از مكان دوزخيان است. و اگر ابتدا از ميان همه نعمت‌ها آب را ذكر كرد و آن گاه بقيه نعمت‌ها را بر آن عطف نمود، از اين جهت است كه براى دوزخيان و مبتلايان به حرارت دوزخ آب از هر چيز ديگرى ضرورى‌تر است.

[دلالت جمله:(الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً) بر اينكه انسان ناچار از تدين به دين است‌]

(الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً ...) لهو به معناى چيزى است كه انسان را از كار لازم و ضروريش باز بدارد. و لعب به معناى كارى است كه از روى خيال انجام شود، و هدف و نتيجه‌اش خيالى و خالى از حقيقت بوده باشد. و غرور به معناى اظهار خيرخواهى كسى است كه در دل بناى فريب و خدعه وى را داشته باشد، و نسيان به حسب اصل لغت به معناى فراموشى و در مقابل ذكر است، و ليكن در بسيارى از اوقات به طور استعاره بر ترك چيزى و بى‌اعتنايى به آن نيز اطلاق مى‌شود، هم چنان كه در آيه مورد بحث به همين معنا آمده. و جحد به معناى نفى و انكار است.

از اين آيه كه حال كفار را تفسير مى‌كند، سه قسم تفسير براى كفر استفاده مى‌شود:

يكى اينكه كفر عبارت است از اينكه انسان دين را وسيله سرگرمى و بازيچه قرار داده، مغرور حيات دنيا شود. دوم فراموش كردن روز لقاى خداوند. سوم انكار آيات خدا. و هر سه تفسير صحيح، و براى هر يك وجهى است.

جمله‌(الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً) دلالت دارد بر اينكه انسان در هيچ حالى از احوال بى‌نياز از دين نيست، حتى آن كسى هم كه سرگرم لهو و لعب است و زندگى خود را مخصوص اينكار كرده به دين محتاج است، زيرا همانطورى كه در تفسير آيه‌(الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً ...) گفتيم: دين عبارت است از راهى كه انسان در زندگى دنيا چاره‌اى جز پيمودن آن راه ندارد، براى اينكه خداوند دين را بر طبق فطرت خود بشر تنظيم كرده، پس دين با انسانيت انسان بستگى دارد و او را به سعادت حقيقى زندگيش مى‌رساند، و با اين حال اگر آدمى از آن اعراض نمايد و بغير آن يعنى به چيزهايى كه انسان را جز به نتايج خيالى و لذايذ مادى و ناپايدار نمى‌رساند سرگرم شود، در حقيقت دين خود را بازيچه گرفته، و زندگى مادى دنيا و سراب لذايذ آن، او را گول زده است.

(فَالْيَوْمَ نَنْساهُمْ كَما نَسُوا لِقاءَ يَوْمِهِمْ هذا) همانطورى كه گفتيم نسيان در اين آيه به معناى فراموشى نيست، چون خداوند

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 166
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست