نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 101
خاصى كه آن جهازات
دارد مساعد باشد، چون انسان به هيچ جهازى مجهز نشده مگر اينكه زندگيش موقوف و منوط
بر آن است. بنا بر اين، اگر در موردى، حاجت خود را با چيزى كه با طبعش سازگار نيست
برآورده سازد نقصى به خود وارد آورده، و مجبور است آن نقص را به وسيله ساير قواى
خود تتميم و جبران نمايد.
مثلا
گرسنهاى كه احتياج به غذا را به صورتى غير صحيح بر طرف مىسازد و بيش از اندازه
لازم غذا مىخورد نقصى به جهاز هاضمه خود وارد مىآورد، و مجبور مىشود به وسيله
دوا و اتخاذ رژيم، جهاز هاضمه و غدد ترشحى آن را اصلاح نمايد، و وقتى اين عمل را
چند بار تكرار كرد دواهاى مزبور از اثر و خاصيت مىافتد، و انسان براى هميشه عليل
شده از انجام كارهاى حياتىاش كه اهم آن فكر سالم و آزاد است باز مىماند، و
همچنين ساير حوائج زندگى.
علاوه بر
اينكه تعدى از اين سنت انسان را به چيز ديگرى تبديل مىكند، و به صورت موجودى در
مىآورد كه نه عالم براى مثل او آفريده شده، و نه امثال او براى عالم خلق شدهاند.
آرى، انسانى
كه يكسره خود را به دست شهوات بسپارد و بكوشد كه تا آخرين مرحله امكان و قدرت از
لذائذ حيوانى و شكم و شهوت و امثال آن تمتع ببرد انسانى است كه مىخواهد در ظرفى
زندگى كند كه عالم هستى برايش معين نكرده و به راهى رود كه فطرت برايش تعيين
ننموده است.
خداى سبحان
در اين آيه شريفه زينتهايى را سراغ مىدهد كه براى بندگانش ايجاد نموده، و آنان
را فطرتا به وجود آن زينتها و به استعمال و استفاده از آنها ملهم كرده، و معلوم
است كه فطرت الهام نمىكند مگر به چيزهايى كه وجود و بقاى انسان منوط و محتاج به
آن است. در وضوح اين امر همين بس كه هيچ دليلى بر مباح بودن چيزى بهتر از احتياج
به آن نيست، زيرا احتياج به حسب وجود و طبيعت خاص انسانى خود دليل است بر اينكه
خداى تعالى انسان را طورى آفريده كه به آن چيز محتاج باشد. و به عبارت ديگر با
تعبيه قوا و ادوات انسان رابطهاى بين او و بين آن چيزها برقرار كرده كه خواه
ناخواه، در صدد تحصيل آنها بر مىآيد.
ذكر طيبات از
رزق و عطف آن بر زينت و قرار داشتن اين عطف در سياق استفهام انكارى اين معنا را
مىرساند كه اولا رزق طيب داراى اقسامى است. و ثانيا زينت خدا و رزق طيب را هم شرع
اباحه كرده و هم عقل و هم فطرت. و ثالثا اين اباحه وقتى است كه استفاده از آن از
حد اعتدال تجاوز نكند و گر نه جامعه را تهديد به انحطاط نموده شكافى در بنيان آن
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 101