نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 511
آنها حيوانات وحشى و
داراى دندان و مرغهاى داراى چنگال و غير آن اسم برده شده، در روايات اهل سنت هم
مطلب از همين قرار است، و چون مساله مورد بحث مسالهاى است فقهى لذا آن را دنبال
نكرده تنها اين جهت را خاطرنشان مىسازيم كه وقتى مسلم شد كه غير از آنچه در قرآن
حرام شده نيز محرماتى هست بايد دانست كه آن محرمات ديگر چيزهايى است كه رسول خدا
6 از جهت خباثتى كه در آنها مىديده تحريم فرموده، و خداوند هم تحريم آن جناب را
امضا نموده، و فرموده است:(الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ
مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ
بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ
يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ)[1].
در مجمع
البيان در ذيل آيه(وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا كُلَّ ذِي
ظُفُرٍ ...) مىگويد:
پادشاهان بنى
اسرائيل را رسم چنين بود كه فقراى خود را از خوردن گوشت مرغ و پيه نهى مىكردند، و
چون چنين ظلمى را بر فقراى خود روا مىداشتند خداوند آن را بر همه آنان تحريم نمود[2]. على بن ابراهيم نيز همين مطلب را
در تفسير خود ذكر نموده است.
[در قيامت
از جاهل سؤال مىشود: چرا علم نياموختى تا بدان عمل كنى؟]
و در امالى
شيخ به سند خود از مسعدة بن زياد روايت شده كه گفت از امام صادق (ع) شنيدم كه در
پاسخ كسى كه معناى جمله(فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ) را پرسيد،
فرمود:
خداى تعالى
روز قيامت به يك يك بندگان خود مىفرمايد: بنده من! بگو ببينم در دنيا عالم بودى
يا جاهل؟ اگر بگويد عالم بودم مىپرسد پس چرا به علم خود عمل نكردى، و اگر بگويد
جاهل بودم مىفرمايد چرا علم نياموختى تا بدان عمل كنى؟ با همين حجت او را مجاب
مىكند و حجت بالغه اين است[3].
مؤلف: اين از
باب تطبيق آيه بر مصداق است نه اينكه معناى حجت بالغه تنها همين باشد.
[1] همان كسان كه پيغمبر ناخوانده درس را كه( اوصاف) وى را نزد
خويش و در تورات و انجيل خود نوشته مىيابند پيروى مىكنند( پيغمبرى) كه آنها را
به معروف واداشته و از منكر بازشان مىدارد و چيزهاى پاكيزه را براى ايشان حلال و
پليدىها را حرام مىكند. سوره اعراف آيه 157