responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 465

و آيه‌(مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً)[1] است.

[بيان اينكه حقيقتا مؤمن در حياتى جز زندگى ساير انسانها بسر مى‌برد و از اراده و شعورى فوق اراده و شعور ديگران برخوردار است‌]

بنا بر اين، در آيه شريفه استعاراتى به كار رفته: ضلالت را به مرگ، ايمان و هدايت يافتن را به زندگى، هدايت به سوى ايمان را به احيا، راه پيدا كردن به اعمال صالح را به نور، و جهل را به ظلمت تشبيه كرده، و همه اين تشبيهات براى نزديك ساختن مطلب به ذهن عامه مردم است، چون فهم عامه مردم آن قدر رسا نيست كه براى انسان از آن نظر كه انسان است زندگى ديگرى غير از زندگى حيوانيش سراغ كند، او در افق پستى كه همان افق ماديت است به سرمى‌برد، و به لذايذ مادى و حركات ارادى به سوى آن سرگرم است، و جز اين سنخ لذايذ و اين قسم پيشرويها لذت و حركت ديگرى سراغ ندارد، و منشا اين سنخ شعور همان زندگى حيوانى است نه انسانى تا او بتواند به زندگى انسانى خود پى ببرد.

اين سنخ مردم فرقى بين مؤمن و كافر نمى‌بينند و هر دو را از نظر داشتن موهبت حيات برابر مى‌دانند. براى چنين مردمى معرفى كردن مؤمن را به اينكه او زنده است به زندگى ايمانى و داراى نورى است كه با آن نور راه مى‌رود، و همچنين معرفى كردن كافر را به اينكه او مرده به مرگ ضلالت است و در ظلمتى به سرمى‌برد كه مخرج و مفرى از آن نيست، محتاج است به تشبيهاتى كه حقيقت معناى مورد نظر را به افق فهم آنان نزديك كند.

اين آن معنايى است كه هر كس آن را از آيه مى‌فهمد، ليكن اگر در اطراف آيه دقت و تامل بيشترى شود معناى دقيق‌ترى از آن به دست مى‌آيد، زيرا مى‌بينيم كه خداى سبحان در كلام مجيد خود به انسان‌هاى الهى حيات جاويدى را نسبت مى‌دهد كه با مردن سپرى نمى‌شود، و پس از مرگ هم در تحت ولايت خدا محفوظ به حفظ او است. در آن زندگى تعب و فرسودگى نيست، ذلت و شقاوت نيست، صاحبان آن زندگى مستغرق در محبت پروردگار خود و خرسند به تقرب درگاه او هستند، و جز خير چيزى نمى‌بينند، و جز با سعادت مواجه نمى‌شوند، در امنيت و سلام به سرمى‌برند، امنيت و سلامتى كه آميخته با خوف و خطر نيست، و سعادت و بهجت و لذتى كه آخر نداشته و از بين رفتنى نيست، چيزهايى را مى‌بينند و مى‌شنوند كه مردم ديگر از ديدن و شنيدن آن محرومند، عقل و اراده‌شان به جاهايى دست مى‌يابد كه عقل و اراده مردم ديگر بدان دست پيدا نمى‌كند، گر چه ظواهر اعمال و صور حركات و سكناتشان عينا شبيه به ظواهر اعمال و حركات و سكنات ديگران است پس ناگزير شعور و اراده‌اى فوق شعور و اراده ديگران دارند و ناگزير در آنان منشا ديگرى براى اينگونه اراده‌


[1] هر كس از مرد و زن عمل صالح كند و مؤمن باشد او را زندگى نيكو دهيم. سوره نحل آيه 97

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 465
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست