responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 425

الياس روايت كرده است كه گفت: من از حضرت رضا (ع) شنيدم كه مى‌فرمود:

خداوند شب را سكن قرار داد و زنان را هم سكن قرار داد، و به همين جهت همخوابگى با زنان و اطعام طعام در شب سنت شد[1].

و در همان كتاب از على بن عقبه از پدرش از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود: در شب، زفاف را انجام دهيد، چون خداوند شب را سكن قرار داده، و در شبها در پى حوائج خود برنياييد[2].

[رواياتى در باره مستقر و مستودع در آيه شريفه‌]

در كافى به سند خود از يونس از بعضى از شيعيان از حضرت ابى الحسن (ع) روايت كرده كه فرمود: خداوند انبياء را بر نبوت آفريده و آنان جز نبى نتوانند بود، و مؤمنين را هم بر ايمان آفريده، آنان نيز جز مؤمن نتوانند بود، به مردمى ديگر ايمان را به عاريت داده كه اگر خواست تا به آخر براى ايشان باقى مى‌گذارد و اگر نخواست از آنان مى‌ستاند، و در اين باره است كه مى‌فرمايد:(فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ). آن گاه فرمود: ايمان فلانى مستودع بود كه خداوند وقتى ديد كه به ما دروغ بست از او بازگرفت‌[3].

مؤلف: در اينكه مستقر و مستودع دو قسم است روايات بسيارى در تفسير عياشى‌[4] و همچنين در تفسير قمى‌[5] از ائمه (ع) نقل شده، و روايت بالا همه آنها را توجيه نموده و مى‌فهماند كه تفسير مستقر و مستودع به اين دو قسم ايمان از باب تطبيق كلى بر مصداق است.

و در تفسير عياشى از سعد بن سعيد ابى الاصبغ روايت شده كه گفت: من از امام صادق (ع) شنيدم كه در تفسير مستقر و مستودع مى‌فرمود: مستقر آن نطفه‌اى است كه از اصلاب تا به رحم با داشتن ايمان رسيده باشد، و مستودع آن نطفه‌اى است كه هنوز در رحمى قرار نگرفته باشد، چون چنين نطفه‌اى معلوم نيست تا موقع قرار گرفتن در رحم ايمانش باقى بماند، ممكن است به خاطر بعضى از عوامل از او سلب شود ...[6].

و نيز در همان كتاب از سدير روايت شده كه گفت: در حضور حضرت ابا جعفر


[1] تفسير عياشى ج 1 ص 371 ح 67

[2] تفسير عياشى ج 1 ص 371 ح 68

[3] كافى ج 2 ص 418 ح 4

[4] تفسير عياشى ج 1 ص 371 ح 69

[5] تفسير قمى ج 1 ص 212

[6] تفسير عياشى ج 1 ص 371 ح 71

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 425
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست