نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 376
و چون چنين ادعايى در
اين آيه نهفته بود خداى تعالى با جمله(قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتابَ الَّذِي جاءَ بِهِ مُوسى) و با جمله(وَ عُلِّمْتُمْ ما لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لا آباؤُكُمْ) بر آن ادعا احتجاج نمود. جمله اول متضمن احتجاج
به كتابى از كتب آسمانى نازل بر پيغمبرانى است كه نبوتشان با معجزات روشنى ثابت
شده، پس در حقيقت در ادعاى مذكور به وجود هدايت الهى كه به وسيله انبيايى از قبيل
نوح و پيغمبران بعد از او هميشه در بين مردم محفوظ بوده احتجاج شده.
[وجود كتب
آسمانى و وجود معارف و احكام الهى در بين مردم، دو شاهد بر لزوم هدايت مردم از
جانب خدا است]
جمله دوم،
احتجاج به وجود معارف و احكام الهى است در بين مردم، چون تمامى احكام و قوانين
صالح كه در ميان مردم جارى بوده و هست همه به وسيله انبيا (ع) در بين آنان جريان
يافته. آرى، عواطف و افكار بشر ممكن است او را به غذا و مسكن و نكاح و لباس صالح
براى زندگيش و خلاصه به جلب منافع و دفع مضار و مكاره هدايت بكند و اما معارف الهى
و اخلاق فاضله و شرايعى كه عمل به آن حافظ آن معارف و آن اخلاقيات است و امورى
نيست كه بتوان آن را از رشحات افكار بشر دانست، هر چند بشر نابغه و داراى افكار
عالى اجتماعى هم باشد. كجا شعور اجتماعى مىتواند به چنين معارف و حقايقى دست
يابد؟ فكر اجتماعى بيش از اين نيست كه انسان را وادار به استخدام وسايل ممكنهاى
كند كه با آن وسايل نيازمندىهاى زندگى ماديش از خوراك، پوشاك، نكاح، لباس و شؤون
مربوط به آنها فراهم شود و همين فكر است كه در صورت فراهم ديدن زمينه تاخت و تاز
دستور مىدهد به اينكه انسان در راه تمتع از ماديات هر قدرتى را كه مانع و جلوگير
خود ديد درهم شكسته و از بين ببرد، و اگر چنين زمينهاى را فراهم نديد آدمى را
وادار مىكند به اينكه با ساير قدرتها متفق شده و آنان را در تمتع از منافع و دفع
مضار شريك خود ساخته و منافع را عادلانه در ميان خود تقسيم كنند. اصولا همانطورى
كه در ابحاث نبوت در ذيل آيه(كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً
فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ ...)[1] در جلد دوم
اين ترجمه گفتيم، و به زودى هم- ان شاء اللَّه- توضيح بيشترى خواهيم داد، سر
اجتماعى بودن بشر همين است.
و خلاصه آيه(وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ) با ضمائمى كه همراه
دارد دلالت مىكند بر اينكه لازمه مقام الوهيت اين است كه انسان را به سوى صراط
مستقيم و منزل سعادتش هدايت نموده به همين منظور كتاب و وحى خود را بر بعضى از
برگزيدگان افراد بشر نازل كند، و چون آيه شريفه دلالت بر چنين ادعايى داشت لذا
خداى تعالى در مقام اثبات آن به دو چيز استدلال