نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 218
مؤلف: روايات همان
طورى كه ملاحظه مىكنيد شامل آيه هست، و در حقيقت در اين روايات ملاكى كه در آيه
ذكر شده، اخذ گرديده است.
در مجمع
البيان است كه امام ابى جعفر (ع) فرمود: وقتى مسلمين آيه(فَلا
تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ) را شنيدند
به رسول خدا 6 عرض كردند پس تكليف ما چيست؟ اگر بنا باشد هر وقت بشنويم كه
مشركين قرآن را مسخره مىكنند، برخيزيم و برويم بايد اصلا داخل مسجد الحرام نشويم،
و خانه خدا را طواف نكنيم، براى اينكه هميشه مشركين در آنجا جمع هستند و با ديدن
ما، شروع به استهزاى قرآن مىكنند.
در جوابشان
اين آيه نازل شد:(وَ ما عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ
شَيْءٍ) و آنان را دستور داد كه تا آنجا كه مىتوانند مشركين را تذكر داده و
به حقايق دين آشنا كنند.[1] مؤلف: اين
روايت هم چنان كه ملاحظه مىكنيد، كلمه ذكرى را مفعول مطلق گرفته و
ضمير لعلهم و همچنين ضمير يتقون را به مشركين و مسخره
كنندگان برگردانيده، و بنا بر اين روايت تقدير آيه چنين است: و لكن ذكروهم
ذكرى لعلهم يتقون- و ليكن شما مسلمانان آنان را به نحو خوبى تذكر دهيد، باشد كه از
خدا بترسند . اشكالى كه در اين روايت وجود دارد اين است كه سوره انعام يك
دفعه نازل شده، و اين معنا، با اينكه آيه مورد بحث، در باره يك واقعه مخصوصى نازل
شده باشد، سازگار نيست.
و در الدر
المنثور است كه ابن جرير، ابن المنذر و ابو الشيخ از ابن جريح نقل كردهاند كه
گفته است: مشركين مىآمدند و در مجلس رسول خدا 6 مىنشستند، زيرا دوست داشتند كه
سخنان آن جناب را بشنوند آن گاه مسخره نموده و استهزائش نمايند. به همين خاطر اين
آيه نازل شد(وَ إِذا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آياتِنا
فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ ...) از آن پس هر وقت آن جناب را استهزاء
مىكردند، حضرت برمىخواست. اين عمل باعث شد كه آنان از عمل زشت خود دست بردارند،
و جمله(لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ) اشاره به اين معنا
است، آن گاه با جمله(وَ ما عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ
حِسابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ) فرمود: بر كسانى كه ملاحظه حرمت تو را
مىكنند و چيزى نمىگويند كه تو از مجلس برخيزى حرجى و گناهى نيست، سپس همين معنا
را در مدينه با آيه(وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ ...) نسخ كرده و
دستور داد به هيچ وجه با آنان ننشينند.[2]