responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 148

است كه: اينان شكرگزاران نعمت‌هاى خدايند نه كفار، و لذا لفظ هؤلاء را كه اشاره به مؤمنين است جلوتر از كفار ذكر فرموده تا بر مؤمنين منت گذاشته باشد، و اين جواب را به اين عبارت تعبير فرمود كه: خداوند شكرگزاران نعمت خود را، بهتر مى‌شناسد و مسلم است كه منعم به آن كسى منت مى‌گذارد و نعمت خود را ارزانيش مى‌دارد كه شكرگزار نعمتش باشد.

خود پروردگار در داستان حضرت يوسف، توحيد و نفى شريك از خود را، شكر ناميده است، آنجا كه از قول آن جناب حكايت نموده كه گفت:(ما كانَ لَنا أَنْ نُشْرِكَ بِاللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ ذلِكَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنا وَ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ)[1].

بنا بر اين، آيه شريفه مورد بحث اين معنا را مى‌رساند كه كفار از در جهل و نادانى، كرامت و عزت را، در پيشرفت در ماديات و داشتن مال و فرزند و جاه بيشتر مى‌دانند، و حال آنكه اين زخارف در نزد خداوند قدر و احترامى ندارد، بلكه كرامت همه دائر مدار شكر نعمت است و نعمت حقيقى هم همانا ولايت الهى است.

(وَ إِذا جاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ...) معناى سلام را در سابق بيان نموديم و اما اينكه فرمود:(كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى‌ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ) معنايش اين است كه: خداوند رحمت را بر خود واجب كرده و محال است كه كارى از كارهاى او معنون به عنوان رحمت نباشد. و اصلاح عبارت است از اتصاف به صلاح، بنا بر اين اصلاح فعل لازمى خواهد بود، اگر چه در حقيقت متعدى باشد، و معنايش اصلاح نفس و يا اصلاح عمل به حساب آيد.

اتصال اين آيه به آيه قبلى، روشن است. براى اينكه در آن آيه نهى مى‌فرمود رسول اللَّه را از اينكه مؤمنين را از خود طرد نمايد، و در اين آيه امر مى‌كند به اينكه با ايشان ملاطفت نموده و بر آنان سلام كند و كسى را كه از آنان توبه خلل ناپذير كند به مغفرت و رحمت خدا بشارت دهد، تا دلهايشان گرم و اضطراب درونيشان مبدل به آرامش و سكونت شود.

[چند نكته در باره توبه كه از آيه:(وَ إِذا جاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ ...) استفاده مى‌شود]

با اين بيان چند نكته روشن مى‌شود: اول اينكه: آيه مورد بحث، راجع به توبه است، تنها متعرض توبه از گناهان و كارهاى ناستوده است، نه كفر و شرك، به دليل اينكه فرموده:

و(مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ‌)- يعنى هر كس از شما مؤمنين به آيات خدا، عملى انجام دهد .


[1] شايسته نيست كه ما چيزى را انباز خدا بگيريم، و همين شرك نورزيدنمان هم از فضل او است، و منتى است كه بر ما و بر مردم نهاده و ليكن بيشتر مردم شكر اين نعمت نمى‌گذارند. سوره يوسف آيه 38

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 7  صفحه : 148
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست