نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 142
اگر اين آيات را با
آيات مورد بحث دقيقا مقايسه نموده تطبيق دهيم اين معنا بدست مىآيد كه ناگزير بايد
مراد از:(الَّذِينَ
يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ) مؤمنين باشند، و اگر صريحا نفرموده:
مؤمنين بلكه وصف آنان را كه همان دعاى صبح و شام و يا نماز صبح و شامشان است
ذكر كرده براى اين بوده كه بفهماند ارتباط و دوستىشان نسبت به خداى تعالى در امرى
است كه جز خدا كسى در آن مداخله ندارد.
آيه(أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ) هم كه به زودى ذكر
خواهد شد اين معنا را تاييد مىنمايد.
[نظر راغب
اصفهانى در مورد معناى وجه در: وجه اللَّه ، وجه
ربك و امثال آن]
(يُرِيدُونَ وَجْهَهُ) راغب در مفردات خود مىگويد: وجه
در اصل لغت به معناى عضوى از اعضاى بدن يعنى صورت است، و در آيه:(فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ) و آيه(وَ تَغْشى وُجُوهَهُمُ النَّارُ) به همين معنا است، و چون صورت اولين و
عمدهترين عضوى است كه از انسان به چشم مىخورد بهمين مناسبت قسمت خارجى هر چيز را
هم كه مشرف به بيننده است وجه (روى) آن چيز گويند، مثلا گفته مىشود: وجه
النهار: يعنى ابتداى روز و در بسيارى از آيات قرآنى ذات هم به
وجه تعبير شده است.
از آن جمله
فرموده:(وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ
الْإِكْرامِ) چون بعضىها گفتهاند كه مراد از وجه در اين آيه
ذات است، البته بعضىها هم گفتهاند كه مراد از آن توجه به سوى خدا
است به عمل صالح ، هم چنان كه در آيه(فَأَيْنَما تُوَلُّوا
فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ) و آيه(كُلُّ
شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ) و آيه(يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ) و آيه(إِنَّما
نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ) هم، بعضىها گفتهاند كه مراد از همه آنها،
ذات است و معنايش اين است كه هر چيزى از بين رفتنى است، مگر ذات خدا و همچنين آن
آيات ديگر.
اين قول را
نزد ابى عبد اللَّه بن الرضا ذكر كردند، وى گفت: سبحان اللَّه چه حرف بزرگى است كه
زدهاند، مراد از وجه در اين آيات نحوه و وجهى است كه عبادت و عمل با آن وجه انجام
مىشود، و معناى آيه اولى اين است كه: هر عملى كه بندگان خدا انجام مىدهند، از
بين رفتنى است، مگر عملى كه در آن، خدا منظور بوده باشد. و به همين معنا است آن
آيات
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 142