نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 136
[جمله:(وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي
مَلَكٌ) تعبير ديگرى است از:(إِنَّما أَنَا بَشَرٌ
مِثْلُكُمْ)]
و اما اينكه
فرمود:(وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ) كنايه است
از اينكه آثارى را هم كه فرشتگان دارند، من ندارم، چه آنها منزهند از حوائج زندگى
مادى، از قبيل خوردن و آشاميدن و ازدواج و امثال آن، و من چنين نيستم. و در مواضع
ديگرى از قرآن به عبارت:(قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى
إِلَيَّ)[1] از آن تعبير
فرموده، و اگر در اينجا به جاى اثبات بشر بودن خود، فرشته بودن را از خود نفى
كرده، براى اين بود كه جواب توقعات بىجايشان را كه مىگفتند:
(ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشِي فِي الْأَسْواقِ)[2] داده باشد.
از همين جا
بدست مىآيد كه آيه مورد بحث كه يكى پس از ديگرى چيزهايى را از رسول خدا 6 نفى
مىكند ناظر به جواب از توقعاتى است كه از آن جناب داشتند و پاسخ اعتراضاتى است كه
به كارهايش مىكردند، و مىگفتند چرا كارهايش مثل كارهاى مردم متعارف است؟ چنان كه
مىفرمايد:(وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ
يَمْشِي فِي الْأَسْواقِ لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ
نَذِيراً أَوْ يُلْقى إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ
مِنْها)[3] و نيز
مىفرمايد:( وَ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنا مِنَ
الْأَرْضِ يَنْبُوعاً أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَ عِنَبٍ
فَتُفَجِّرَ الْأَنْهارَ خِلالَها تَفْجِيراً أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ كَما
زَعَمْتَ عَلَيْنا كِسَفاً أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ قَبِيلًا
أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ) - تا آنجا كه مىفرمايد- (قُلْ
سُبْحانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَراً رَسُولًا )[4] و نيز مىفرمايد:(فَسَيُنْغِضُونَ إِلَيْكَ رُؤُسَهُمْ وَ يَقُولُونَ مَتى هُوَ)[5].
[1] بگو به درستى كه من بشرى هستم مانند خود شما و تنها فرق من
با شما اين است كه به من وحى مىشود. سوره كهف آيه 111
[3] و گفتند: اين چه رسولى است كه غذا مىخورد و براى تهيه روزى
به بازار مىرود، چرا نبايد فرشتهاى بر او نازل شود و او را در كار انذار كمك
كند، يا گفتند چرا گنجى به سويش نريخت، يا مىگفتند: چرا بهشتى كه از حاصل آن
ارتزاق كند ندارد؟. سوره فرقان آيه 8
[4] و گفتند ما به تو ايمان نمىآوريم تا آنكه از زمين چشمهاى
برايمان بجوشانى، يا آنكه داراى باغى از خرما و انگور باشى كه در ميان آن جويها
جارى باشد، يا آنكه سقف آسمان را پاره پاره كرده و آن را همانطورى كه ادعا مىكنى
بر سرمان فرو ريزى يا آنكه خدا و ملائكه را شاهد بياورى، يا ترا خانهاى باشد از
طلا- تا آنجا كه مىفرمايد- بگو پاك و منزه است خداى من، آيا من جز بشر پيغام آورى
هستم؟. سوره اسراء آيه 93
[5] پس بزودى در برابرت سرهاى خود را مىجنبانند و مىگويند چه
وقت است آن قيامت؟. سوره اسراء آيه 51
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 7 صفحه : 136