responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 72

مى‌دانيم كه در حقيقت شرطيه نيست، علاوه بر اينكه ساحت مقدس رسول اللَّه 6 منزه است از اينكه خداى تعالى و لو بصورت شرطيه و اگر نسبت مخالفت و نافرمانى و ترك تبليغ به او بدهد، با اينكه خودش در مدح او فرموده:( اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ‌)- يعنى خداوند داناتر است كه رسالت خود را در كجا و به چه شخصى محول كند ، پس جمله‌(وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ ...) درست است كه بظاهر تهديد را مى‌رساند ليكن در واقع اعلام اهميت اين حكم است به آن جناب و به ساير مردم و اينكه رسول اللَّه در تبليغ آن هيچ جرمى و گناهى ندارد، و مردم حق هيچگونه اعتراض به او ندارند.

[معناى عصمت در جمله:(وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ)]

(وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ) راغب گفته است: عصم (بفتح عين و سكون صاد) به معناى امساك است، و اعتصام به معناى آن حالتى است از انسان كه در طلب حافظى كه او را حفظ كند از خود نشان مى‌دهد. راغب همچنين در معناى اين كلمه بسط كلام مى‌دهد تا آنجا كه مى‌گويد:

عصام (بكسر عين) چيزى است كه بوسيله آن چيزى بسته و حفظ مى‌شود و عصمتى كه در انبيا است به معناى نگهدارى ايشانست از معصيت، و خداوند ايشان را با وسايل گوناگونى حفظ مى‌كند: يكى با صفاى دل و پاكى گوهرى است كه خداى تعالى ايشان را به آن كرامت اختصاص داده است و يكى ديگر با نعمت فضائل جسمانى و نفسانى است كه به آنان ارزانى داشته و ديگر با نصرت و تثبيت قدمهاى آنها است، و نيز سكينت و اطمينان خاطر و نگهدارى دلهايشان و توفيقاتشان است، كما اينكه خداى تعالى فرموده:(وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ).

و عصمت چيزى است نظير دست‌بند كه زنان در دست مى‌اندازند، و از دست، آن موضعى را كه عصمت (دست بند) بر آن قرار مى‌گيرد معصم گويند، و بعضى به سفيدى مچ دست با پاى چارپايان از نظر شباهتش به دست بند عصمت گفته‌اند، نظير اينكه چارپايى را كه يك پايش سفيد باشد به چارپايى كه يك پايش بسته باشد تشبيه كرده و محجل مى‌گويند و بر همين قياس گفته مى‌شود: غراب اعصم- كلاغ قلاده دار [1].

و اما معنايى را كه راغب براى عصمت انبيا (ع) كرد، گر چه معناى صحيحى است ليكن مثال زدنش به آيه مورد بحث درست نيست، براى اينكه آيه مورد بحث مربوط به عصمت انبيا نيست، وى خوب بود براى عصمت انبيا به آيات ديگرى مثل مى‌زد نه به آيه مورد بحث، و آن معنايى كه براى عصمت انبيا كرده است اگر بخواهيم با آيات قرآنى تطبيق‌


[1] مفردات راغب ص 336- 337( عصم).

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 72
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست