نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 70
احكام فرعى را كه تمامى قوانين مربوط به حركات و
سكنات فردى و اجتماعى انسانى را متضمن است بر خلاف ساير قوانين و استثنا احتياج به
حافظ و كسى كه آن طور كه شايد و بايد آن را نگهدارى كند ندارد، و يا توهم كند كه
مجتمع اسلامى استثناء و بر خلاف همه مجتمعات انسانى بىنياز از والى و حاكمى است
كه امور آن را تدبير و اداره نمايد، كيست كه چنين توهمى بكند؟! و اگر كرد جواب كسى
را كه از سيره رسول اللَّه 6 بپرسد چه مىگويد؟! زيرا رسول اللَّه 6 سيرهاش
بر اين بود كه هر وقت به عزم جنگ از شهر بيرون مىرفتند كسى را به جانشينى خود و
به منظور اداره امور اجتماعى مسلمين جاى خود مىگذاشتند، كما اينكه على بن ابى طالب
(ع) را در جنگ تبوك جانشين خود در مدينه قرار دادند، على (ع) هم كه عشق مفرطى به
شهادت در راه خدا داشت عرض كرد: آيا مرا خليفه و جانشين خود در مدينه قرار مىدهى؟
با اينكه در شهر جز زنان و كودكان كسى باقى نمانده؟! پيامبر فرمود: آيا راضى نيستى
كه نسبت تو، به من نسبت هارون باشد به موسى، با اين تفاوت كه بعد از موسى (ع)
پيغمبرانى آمدند و پس از من پيغمبرى نخواهد آمد؟!. و همچنين آن حضرت در ساير
شهرهايى كه آن روز بدست مسلمين فتح شده بود مانند مكه و طائف و يمن و امثال آنها
جانشينان و حكامى نصب مىفرمود، و نيز بر لشكرها چه كوچك و چه بزرگ كه باطراف
مىفرستادند امرا و پرچمدارانى مىگماردند، اين بوده است رفتار رسول اللَّه 6 در
ايام حيات خود، و چون فرقى بين آن زمان و زمان پس از رحلت آن جناب نيست، از اين رو
بايد براى زمان غيبت خود هم فكرى بكند، و شخصى را براى اداره امور امت تعيين
بفرمايد، بلكه احتياج مردم به والى در زمان غيبت آن جناب بيشتر است از زمان حضورش،
و با اين حال چگونه مىتوان تصور كرد كه آن جناب براى آن روز مردم هيچ فكرى نكرده
است؟!.
(يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ)
[نكاتى كه
در آيه شريفه:(يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ
مِنْ رَبِّكَ) مىباشد]
چند نكته در
اين آيه شريفه هست كه به يك يك آنها اشاره مىكنيم:
يكى اينكه در
اين آيه رسول اللَّه 6 با اينكه داراى القاب زيادى است بعنوان رسالت مورد خطاب
قرار گرفته، و اين از اين جهت است كه در اين آيه گفتگو از تبليغ است، و مناسبترين
القاب و عناوين آن جناب در اين مقام همان عنوان رسالت است، براى اينكه بكار رفتن
اين لقب خود اشارهاى است به علت حكم، يعنى وجوب تبليغى كه بوسيله همين آيه به
رسول اللَّه 6 گوشزد شده است، و مىفهماند كه رسول، جز انجام
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 70