نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 395
براى كسى جز خدا نيست .
بعد از اين
جمله كوتاه شروع كرد به ثناء به پروردگار خود، به خاطر احسانهايى كه از روز
مفارقت از برادرانش تا امروز به وى كرده و ابتدا كرد به داستان رؤياى خود و اينكه
خداوند تاويل آن را محقق ساخت، و در اين كلام، پدر خود را در تعبيرى كه سابقا از
خواب او كرده بود بلكه حتى در ثنائى كه پدر در آخر كلام خود كرده و خدا را بعلم و
حكمت ستوده بود تصديق كرد تا حق ثناى پروردگارش را بطور بليغى ادا كرده باشد. چون
حضرت يعقوب وقتى يوسف در كودكى خواب خود را برايش نقل كرد، گفته بود: (وَ
كَذلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ) تا آنجا كه
فرمود: (إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ)[1] يوسف هم در اينجا بعد از اينكه
تعبير خواب پدر را تصديق مىكند به او مىگويد: (إِنَّ رَبِّي
لَطِيفٌ لِما يَشاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ)[2].
آن گاه به
حوادثى كه در سنين ما بين خوابش و بين تاويل آن برايش پيش آمده به طور اجمال اشاره
نموده و همه آنها را به پروردگار خود نسبت مىدهد و چون آن حوادث را براى خود خير
مىدانسته از اين جهت همه آنها را از احسانهاى خداوند شمرده است.
و از
لطيفترين ادبهايى كه آن حضرت بكار برده اين است كه از جفاهايى كه برادرانش بر وى
روا داشتند- چه آن روزى كه او را به قعر چاه افكندند و چه آن روزى كه او را به
بهايى ناچيز و درهمى چند فروختند و چه آن روزى كه به دزدى متهمش نمودند- اسمى
نبرد، بلكه از همه آنها تعبير كرد به اينكه: (نَزَغَ
الشَّيْطانُ بَيْنِي وَ بَيْنَ إِخْوَتِي)- شيطان بين من و برادرانم فساد
برانگيخت و آنان را به بدى ياد نكرد.
و همچنين
نعمتهاى پروردگار خود را مىشمارد و بر او ثنا مىگويد: ربى، ربى به
زبان مىراند تا آنكه دچار وله و جذبه الهى مىشود و يكسره روى سخن را از آنان
گردانيده و به سوى خداوند معطوف مىكند و با خدايش مشغول شده و پدر و مادر را رها
مىكند، تو گويى اصلا روى سخنش با آنان نبود و بطور كلى ايشان را نمىشناسد، در
اين جذبه به پروردگار خود عرضه مىدارد: (رَبِّ قَدْ
آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَ عَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ) خدا
را در
[1] اين چنين پروردگارت برمىگزيند و از تاويل احاديث به تو
مىآموزد- تا آنجا كه گفت- چون پروردگارت دانا و حكيم است. سوره يوسف آيه 6.
[2] البته پروردگار من لطيف( نيكو تدبير) است كارى را كه خواهد و
داناى به حقيقت امور و محكم كار در تدبير آفرينش است. سوره يوسف آيه 100.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 395