نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 341
خوبى دلالت بر نزول آن دارد. زيرا متضمن وعده
صريح به نزول آن است. و حاشا كه خداى تعالى با اينكه مىدانست بزودى حواريين از
سؤال خود صرفنظر مىكنند چنين وعده قطعى و صريحى به آنها بدهد. آرى وعدهاى كه در
آيه است صريح است، ولى شرطى كه در آن ذكر شده صريح و قطعى نيست، بلكه مشروط و
مربوط به كفر بعد از نزول است، به عبارت ديگر نخست وعده قطعى و بدون قيد و شرطى به
انزال مائده داده و سپس تعذيب بر كفر را متفرع بر آن نموده است، نه اينكه مشتمل
باشد به وعده به انزال، مشروط بر اينكه آنان عذاب تخلف و كفر را بپذيرند تا در نتيجه
مشروط كه وعده به انزال است با نبودن شرط كه قبول عذابست منتفى شود.
و مائده با
استعفاى آنان نازل نگردد (دقت فرمائيد).
و به هر حال
نمىتوان گفت وعده خداوند به انزال مائده از جهت اينكه مشتمل است بر وعيد شديد به
عذاب كفار بنى اسرائيل رد دعاى عيسى است، بلكه اين وعده صريح، خود استجابت دعاى
اوست، چيزى كه هست چون ظاهر سياق استجابت بعد از دعا، اين است كه معجزه براى تمامى
مردم نعمت است چه اولين و چه آخرين، و ممكن است خيال شود كه حتى كفار امت هم از
اين نعمت برخوردار مىشوند، از اين جهت خداى تعالى براى رفع چنين توهمى اطلاق كلام
خود را مقيد به آن شرط نمود و ما حصل آن شرط هم اين بود كه اين عيد كه خداوند
مسيحيت را به آن اختصاص داد نعمتى است كه همهشان از آن منتفع نمىشوند. بلكه تنها
كسانى از آن بهرهمند مىگردند كه ايمان داشته و بر ايمان خود پايدار باشند. و اما
كسانى كه به اين نعمت كفر مىورزند نه تنها از اين نعمت برخوردار نمىشوند، بلكه
به شديدترين وجه متضرر هم مىگردند. پس در حقيقت اين دو آيه شريفه از جهت اينكه
دعا در آن بر حسب لازمهاى كه دارد، مطلق و استجابت در آن مقيد است، عينا نظير اين
آيه است:(وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ
فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي
قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ)[1] و هم چنين
اين آيات كه داستان موسى (ع) را حكايت مىكند:(أَنْتَ
وَلِيُّنا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْغافِرِينَ. وَ اكْتُبْ
لَنا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنا إِلَيْكَ قالَ
عَذابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ
فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الَّذِينَ هُمْ
بِآياتِنا يُؤْمِنُونَ)[2] سابقا هم
گفته شد كه جهت
[1] به ياد آور وقتى را كه پروردگارت ابراهيم را به كلماتى
آزمود، پس او به پايان رسانيد آن كلمات را، گفت من تو را براى مردم امام قرار
ميدهم، گفت آيا از ذريه من هم امام برمىگزينى؟ پروردگار فرمود ستمكاران عهد مرا
نايل نمىشوند. سوره بقره آيه 124
[2] تو اى پروردگار، ولى نعمت مايى، پس ما را بيامرز و بما رحم
فرما، چه تو بهترين آمرزندگانى، و براى ما در اين دنيا و در آخرت اجر و حسنه
بنويس، چه ما بسويت هدايت يافتيم، پروردگار فرمود: عذاب من بهر كه بخواهيم ميرسد،
و رحمتم همه را فرا گرفته، بزودى رحمتم را براى كسانى كه تقوا پيشه كرده و زكات
مىدهند و آنان كه به آيات ما ايمان مىآورند مىنويسم. سوره اعراف آيه 155
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 341