نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 290
بندگان و حساب اعمال آنان و قضاوت در بين شان و
پاداش مستوفاى كار نيكشان به دست اوست، و وقتى مساله وصيت، حقيقت امرش بر حسب فرض
پوشيده و مجهول باشد براى كشف آن جز شهادت كسانى كه متوفى، ايشان را بر وصيت خود
گواه گرفته راه ديگرى نيست، بنا بر اين قوىترين چيزى كه انسان را نسبت به
راستگويى گواهان مطمئن مىسازد اين است كه از ايمان درونى آنان استفاده نموده و از
آنان سوگند به خداوند (يمين) گرفته شود، و به فرض اينكه معلوم شد در اين شهادت
دروغ گفته و خيانت كردهاند سوگند را به ورثه و اولياى ميت برگردانيده و آنان را
بر خيانت گواهان سوگند داد، و اين دو كار يعنى سوگند دادن آن دو گواه و پس از آن
رد سوگند به ورثه بهترين وسيله است براى وادارى شهود به راستى و قوىترين موانع
است از انحراف شان.
خداى تعالى
پس از بيان اين حكم مردم را موعظه و انذار نموده و فرموده:(وَ
اتَّقُوا اللَّهَ وَ اسْمَعُوا وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ
الْفاسِقِينَ) و معنى آن روشن است.
(يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ قالُوا لا عِلْمَ
لَنا إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ) اين آيه طورى نيست
كه نتوان آن را به ما قبل خود ربط داد، زيرا گر چه ذيل آيه قبلى يعنى جمله(وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اسْمَعُوا ...) مطلق است ليكن ظاهر
آن بحسب انطباقش به امور همانا نهى از انحراف و ارتكاب خيانت در شهادت و سبك شمردن
سوگند به خدا است و چون چنين است بىمناسبت نيست كه پس از آن خداوند ماجرايى كه
بين او و پيغمبرانش كه هر كدام شاهد بر امت خويش و بهترين شهدايند در روز قيامت رخ
خواهد داد ذكر كند، چون خداى تعالى فرداى قيامت از آن بزرگواران مىپرسد چه كسانى
دعوتشان را پذيرفتند؟ آنان هم كه داناترين مردمند به اعمال امت خود و از طرف
پروردگار شهداى بر امت خويشند، جواب مىدهند:(لا عِلْمَ
لَنا إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ) وقتى مطلب از اين
قرار باشد يعنى سرانجام خداى سبحان كه عالم به هر چيز است گواه بر عمل بندگان باشد
جا دارد شهود از مقام پروردگار بهراسند و در امر شهادت با اينكه خداوند علم به
حقيقت امر را روزيشان كرده از حق منحرف نشوند و شهادت خداى را كتمان نكنند تا از
گناهكاران و ستمكاران و فاسقين نباشند.
(يَوْمَ
يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ ...) كلمه يوم ظرفى است متعلق به
جمله(وَ اتَّقُوا اللَّهَ ...) و اينكه فرمود: روزى
كه خداوند جمع مىكند پيغمبران را پس مىگويد ...، و نفرمود: روزى كه خداوند به
پيغمبران مىگويد ...، براى مناسبتى بود كه شهادت با جمع شدن شهدا دارد، چنان كه
در جمله(تَحْبِسُونَهُما مِنْ بَعْدِ الصَّلاةِ فَيُقْسِمانِ
بِاللَّهِ) هم اشاره به اين مناسبت ديده
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 290