نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 194
پارچه كه بر در منزل مىبينى، بعدا فرمود: قامت
حمزه آن قدر كشيده بود كه وقتى رسول 6 نمره را به روى صورت حمزه مىانداخت
پاهايش بيرون مىافتاد، و اگر پاهايش را مىپوشانيد صورتش بيرون مىماند، ناچار
نمره را به روى صورتش انداخت و با علف صحرا پاهايش را پوشانيد.
امام صادق
(ع) در اينجا فرمود: بعد از شهادت حمزه شكست فاحشى به لشكر اسلامى وارد آمد، بطورى
كه همه گريختند، و تنها على (ع) بجاى ماند. رسول خدا 6 فرمود: يا على چكار خواهى
كرد؟ عرض كرد جز پايدارى كارى نمىكنم، فرمود جز اين هم از تو توقع نمىرفت. باز
امام صادق فرمود: سپس رسول خدا 6 سر بسوى آسمان بلند كرده و عرض كرد: بار الها
به وعدهاى كه به من دادى وفا كن چون اگر تو خود نخواهى پرستش نمىشوى[1].
و در ربيع
الأبرار زمخشرى است كه در باره شراب سه آيه نازل شده، يكى آيه(يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ) است كه بعد از نزول
آن بعضى از مردم ترك كردند و بعضى نكردند، حتى يك نفر شراب خورد و با حال مستى به
نماز ايستاد، و در نماز هذيان گفت. به دنبال آن اين آيه نازل شد:(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى)[2] باز عده زيادى از
مسلمين دست از آن بر نداشته و به ميگسارى خويش ادامه دادند. حتى در اين ايام عمر
در حال مستى استخوان فك شترى را برداشته و بر فرق عبد الرحمن بن عوف كوفت، و سرش
را مجروح نمود و سپس نشست و شروع به خواندن اشعار اسود بن يغفر نمود، و بر كشته
شدگان بدر نوحهسرايى كرد، و بر آنها گريست، و آن اشعار اينها است:
و كاين
بالقليب قليب بدر
من
القنيات و الشرب الكرام
و كاين
بالقليب قليب بدر
من السرى
المكامل بالسنام
ا يوعدنا
ابن كبشة ان نحيى
و كيف
حياة اصداء و هام
ا يعجز أن
يرد الموت عنى
و ينشرنى
اذا بليت عظامى
الا من
مبلغ الرحمن عنى
بانى تارك
شهر الصيام
فقل
للَّه: يمنعنى شرابى
و قل
للَّه: يمنعنى طعام
يعنى چه بسا
كنيزان نغمهسرا و هم پيالهاى گرامى در چاه بدر پنهان شدند و چه بسا