نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 177
همين اشكال را ممكن است كسى در استخاره با قرآن
كرده و توهم كند كه استخاره با قرآن بدست آوردن علم غيب است، چون نفس صاحب استخاره
از استخاره با قرآن و تفال به آن و امثال آن نحوست و ميمنتى احساس مىكند، و اگر
استخارهاش خوب بود انتظار خير و نفعى را مىكشد، و اگر بد بود مترصد شر و ضررى
مىشود. ليكن اين اشكال نيز توهمى بيش نيست، چون بطريق صحيح هم از شيعه و هم از
اهل سنت رواياتى داريم كه پيغمبر 6 خودش تفال به خير مىزد، و مردم را هم به اين
عمل توصيه مىفرمود، و از فال بد زدن نهى مىنمود، و مىفرمود: هر جا هم كه فال بد
زده شد توكل به خدا كنيد و در پى كار خود رويد، بنا بر اين هيچ مانعى از تفال زدن
با قرآن كريم و امثال آن بنظر نمىرسد، چه اگر استخاره خوب بود صاحب استخاره عمل
را با طيب نفس و دل پاك انجام مىدهد، و اگر بد بود توكل به خدا كرده و در پى كار
خود مىرود.
[استخاره و
تفال به اين صورت كه اگر خوب بود با طيب خاطر و اگر بد بود با توكل به خدا اقدام
شود بلا مانع است]
پس استخاره با
قرآن جز همان طيب نفس و رفع ترديد و سرگردانى و اميد به نفع و سعادت اثر ديگرى
ندارد، و ما بزودى راجع به خصوص استخاره بحثى مفصل خواهيم كرد (ان شاء اللَّه
تعالى).
از آنچه گفته
شد بدست آمد اينكه بعضى از مفسرين ازلام را به معناى تفال
حمل نموده، آن گاه حرمت استخاره را از آن استنتاج كرده و آيه را دليل بر بطلان آن
قرار دادهاند، صحيح نيست، و نمىتوان آن را به آيه نسبت داد.
(رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ) رجس (به كسر را) بنا بر آنچه
راغب در مفردات خود گفته مانند نجس هر چيز پليدى را گويند[1]،
و اما رجاست (به فتح را و سكون جيم) به معناى وصف پليدى است، مانند
نجاست و قذارت كه عبارتند از پليدى يعنى حالت و وصفى كه طبايع از هر چيزى كه داراى
آن حالت و وصف است از روى نفرت دورى مىكنند، و پليد بودن اينهايى كه در آيه ذكر
شده است از همين جهت است كه مشتمل بر وصفى است كه فطرت انسانى نزديكى به آن را
براى خاطر آن وصفش جايز نمىداند، چون كه در آن هيچ خاصيت و اثرى كه در سعادتش
دخيل باشد و احتمال دهد كه روزى آن خاصيت از آن پليدى جدا شود، نمىبيند، كما
اينكه چه بسا آيه شريفه(يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ
قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ
نَفْعِهِما)[2] هم اشاره به
اين معنا داشته باشد، چون