responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 164

[بيان كفاره حنث (شكستن) قسم‌]

( فَكَفَّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساكِينَ‌) ...(أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ ) كفاره عبارتست از عملى كه بوجهى از وجوه، زشتى معصيت را بپوشاند، و اصل اين كلمه از كفر است كه به معناى پوشاندن است، خداى تعالى مى‌فرمايد:(نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ)[1]، راغب گفته است: كفاره چيزى است كه گناه را بپوشاند، و از همين باب است كفاره سوگند[2] فكفارته اين كفاره به يك اعتبار از متفرعات سوگند است، و آن اعتبار مقدر و عبارتست از شكستن سوگند، و تقدير اين است: فان حنثتم فكفارته- اگر سوگند را شكستيد كفاره‌اش اين است كه فلان طور كنيد چون از خود لفظ كفاره گناهى كه كفاره دارد فهميده مى‌شود، و اين گناه خود سوگند نيست، چه اگر سوگند معصيت بود در ذيل همين آيه نمى‌فرمود:(وَ احْفَظُوا أَيْمانَكُمْ) چون معنا ندارد خداوند سبحان سفارش به حفظ چيزى كند كه خود معصيت است، پس كفاره، مربوط به شكستن سوگند است نه به خود آن، و از همين جهت مؤاخذه‌اى هم كه در(وَ لكِنْ يُؤاخِذُكُمْ) است مؤاخذه بر شكستن سوگند است نه بر خود آن. خواهيد پرسيد پس چرا فرمود خداوند شما را بخاطر عقد سوگند به آن مؤاخذه مى‌كند؟! با اينكه بنا بر اين بيان عقد سوگند خودش مؤاخذه ندارد، و مؤاخذه در شكستن آنست، جواب اين است كه چون متعلق مؤاخذه كه همان شكستن سوگند است از متعلقات آنست، به عبارت ساده‌تر چون اگر سوگندى نبود حنثى (شكستن) پيش نمى‌آمد، از اين جهت فرمود:

بخاطر سوگندتان مؤاخذه مى‌كند. پس كفاره متفرع است بر حنث، كه چون قرينه در كلام بود ذكر نشده است، و آن قرينه جمله يؤاخذكم است و نظير اين بيانى كه در كفارته گذشت عينا در جمله‌(ذلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمانِكُمْ إِذا حَلَفْتُمْ) نيز جارى است، يعنى تقدير در آنجا نيز چنين است: ذلك كفارة ايمانكم اذا حلفتم و حنثتم- اين است كفاره سوگندهايتان هر وقت قسم خورديد و شكستيد .

(إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساكِينَ مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ ...) بيان خصال سه‌گانه كفارات است كه چون با لفظ أو كه براى ترديد است عطف شده و دلالت دارد بر اينكه يكى از آن سه، وجوب دارد نه هر سه، و از اين هم كه فرمود:(فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ) استفاده مى‌شود كه خصال مذكور تخييرى است، و چنان نيست كه‌


[1] مى‌پوشانيم از شما گناهان شما را. سوره نساء آيه 31.

[2] مفردات راغب ص 435.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 164
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست