responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 118

و لذا مى‌بينيم كه خداى تعالى در آيه مورد بحث نزديكى نصارا را به پذيرفتن دعوت رسول اللَّه 6 كه دعوت حق دينى بود از همين جهت دانسته كه در ميان نصارا در درجه اول رجال دانشمندى بنام كشيش و همچنين مردانى كه به حق عمل كنند بنام رهبان وجود داشته و در درجه سوم مردمش هم متكبر و بيزار از حق نبوده‌اند، دانشمندانى داشته كه مرتب مردم را به عظمت حق و به معارف دين آشنا مى‌كرده‌اند، زهادى داشته كه گفتار دانشمندان و دستوراتشان را بكار مى‌بسته و به اين وسيله عظمت پروردگار و اهميت سعادت دنيوى و اخروى مردم را عملا به آنان نشان مى‌داده‌اند، و در خود آن امت هم اين خصلت بوده كه از قبول حق استنكاف نداشته‌اند، بخلاف يهود كه گر چه در آنان هم احبار بوده، ليكن چون نوع مردم يهود به مرض تكبر دچار بوده‌اند همين رذيله آنان را به لجاجت و دشمنى واداشته، در نتيجه سد راه آمادگيشان براى پذيرفتن حق شده است، و همچنين مشركين كه نه تنها داراى آن رذيله بوده‌اند بلكه رجال علمى و مردان زاهد را هم نداشته‌اند.

(وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى‌ أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ ...) فاضت العين بالدمع يعنى اشك چشم به كثرت جارى شد، و لفظ من در كلمه من الدمع براى ابتدا و در(مِمَّا عَرَفُوا) براى نشو[1] و در من الحق براى بيان است.

(وَ ما لَنا لا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ ...) از لفظ يدخلنا معناى جعل و قرار دادن بنظر مى‌رسد، و از همين جهت با مع متعدى شده است، و بنا بر اين معناى جمله اين مى‌شود: ما انتظار داريم كه پروردگارمان ما را با نيكوكاران قرار دهد، در حالتى كه ما را داخل در زمره آنان كرده باشد، و كوتاه سخن اينكه، همه اين افعال و گفتارهايى كه خداى تعالى از نصارا نقل مى‌كند، در حقيقت تصديق و گواه مطلبى است كه قبلا فرموده بود، و آن اين بود كه نصارا نسبت به يهود، به مردم با ايمان نزديك‌ترند، و محبتشان نيز بيشتر است و نيز وجود علم نافع و عمل صالح و خضوع در برابر حق را در بين آنان تحقيق و بررسى مى‌كند، و نيز مى‌فهماند كه همه اين مزايا براى اين بوده كه در ميانشان كشيش‌ها و رهبان زيادند و خودشان مردمى بى‌تكبرند.

(فَأَثابَهُمُ اللَّهُ) اثابه به معناى مجازات است. در آيه اولى جزاى اعمال نصارا و در آيه دومى جزاى‌


[1] من را وقتى نشويه مى‌گويند كه ما بعد آن منشا براى ما قبلش باشد مانند بعت منك كه فروش من ناشى است از خريدارى تو و در آيه مورد بحث گريه ناشى است از شناسايى حق.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 118
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست