responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 106

مردم فرستاده، فرزندى بوده كه با مادرش به عبادت خدا مى‌پرداخته‌اند، و بدون اينكه داراى ربوبيت و الوهيت باشند با ساير موجودات عالم در مجراى امكان كه مجرا و مسير فقر و حاجت است جريان داشته‌اند، كتب انجيلى كه هم امروز در دسترس مسيحى‌ها است اعتراف و تصريح دارد بر اينكه مريم دخترى بوده كه به پروردگار ايمان داشته و به عبادت و بندگيش مى‌پرداخته، و نيز تصريح دارند بر اينكه مسيح از همين مريم متولد شده، مثل ساير انسانهايى كه هر يك از انسان ديگر متولد مى‌شوند، و نيز صراحت دارند بر اينكه عيسى فرستاده خدا بسوى مردم بوده مانند ساير فرستادگان خدا بدون هيچ تفاوت، و نيز تصريح دارند كه او و مادرش مانند ساير مردم غذا مى‌خورده‌اند.

بنا بر اين، آنچه را كه قرآن به مسيح و مادرش (ع) نسبت داده مورد اعتراف انجيل‌هاى موجود است، و اين خود دليل قاطعى است كه مسيح بنده‌اى بوده فرستاده از ناحيه خدا، احتمال هم دارد كه آيه در اين مقام باشد كه الوهيت را از مسيح و مادرش هر دو نفى كند.

در جاى ديگر قرآن هم بر اين مطلب كه مسيح و مادرش اله و معبود نيستند اشاره، بلكه تصريح هست، و آن آيه 116 همين سوره است كه مى‌فرمايد:( أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ‌)- آيا اى مسيح تو به مردم گفته‌اى مرا و مادرم را معبود خود گرفته و پرستش كنيد؟! ، معلوم مى‌شود چنين قول و عقيده‌اى هم در بين مذاهب مسيحيت وجود داشته، مگر اينكه كسى بگويد اين آيه دلالت ندارد بر اين كه كسانى مريم را هم اله مى‌دانسته‌اند چه احتمال دارد در اين مقام باشد كه مردم را از خضوع زياد در برابر مسيح و مادرش جلوگيرى كند، چون مسيحى‌ها در برابر احبار و راهبان خود زياده از حد خضوع مى‌كرده‌اند، خضوعى كه هيچ بشرى در برابر بشر ديگر آن چنان نمى‌كرده. و چون مسيح و مريم (ع) هر دو از راهبان و خدام معبد بوده‌اند و مردم در برابر آنها آن طور خضوع مى‌كرده‌اند، از اين رو احتمال دارد اين آيه در مقام نهى آنان از اين عمل باشد.

و كوتاه سخن، بنا بر احتمال اول، آيه از مسيح و مادرش نفى الوهيت مى‌كند، بدين صورت كه مى‌فرمايد: مسيح رسولى بوده مانند ساير رسولان، و مادرش صديقه‌اى بوده، و اين هر دو غذا خور بوده‌اند، با اين حال چگونه داراى الوهيت بوده‌اند؟! و در اينكه فرمود:(قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ) از آنجايى كه رسل را به اينكه قبل از مسيح آمده‌اند و در گذشته‌اند توصيف فرموده، از اين جهت دليل را كه همان بشريت مسيح و امكان مرگ و حيات او بود تاكيد مى‌كند.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 106
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست