نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 67
مقتول مىرود و اقرار مىكند به اينكه مقتول آنان
را وى كشته، اگر او را عفو كردند و به قتل نرساندند خونبها مىپردازد و علاوه بر
دادن خونبها به ورثه به عنوان توبه به درگاه خداى عز و جل يك برده آزاد مىكند و
دو ماه پى در پى روزه مىگيرد و شصت مسكين را طعام مىدهد.[1]/[2] و در تهذيب به سند خود از ابى
السفاتج از امام صادق (ع) روايت آورده كه در تفسير جمله:(وَ مَنْ
يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ) فرموده: جزاى او
جهنم است، البته اگر بخواهد كيفرش كند.[3]
مؤلف: اين معنا در تفسير در المنثور[4] از طبرانى
و ديگران از ابى هريره، از رسول خدا 6 روايت شده، و روايات بطورى كه ملاحظه
مىكنيد مشتمل است بر نكاتى كه گفتيم آيات مشتمل بر آن است و در باب قتل و قصاص
روايات بسيارى وارد شده كه علاقمندان مىتوانند آنها را در جوامع حديث از نظر
بگذرانند.
و در تفسير
مجمع البيان در ذيل جمله:(وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً
مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ ...) مىگويد: اين آيه
درباره ضبابه كنانى نازل شده، كه برادرش هشام را در محله بنى النجار كشته يافت و
جريان را به عرض رسول خدا 6 رسانيد، رسول خدا 6 قيس بن هلال فهرى را با وى
روانه كرد و به وى فرمود: به بنى النجار بگو اگر قاتل هشام را مىشناسيد تحويل
برادرش دهيد تا از او قصاص كند، و اگر نمىشناسيد خونبهاى هشام را به برادرش
بپردازيد، قيس بن هلال فهرى رسالت رسول خدا 6 را ابلاغ نموده، بنى النجار خونبها
را دادند، وقتى قيس بن هلال فهرى به اتفاق ضبابه بر مىگشتند شيطان در دل وى
وسوسهاى انداخت، كه چطور اين ننگ را بر خود هموار مىكنى كه بنى النجار خون
برادرت را بريزند و تو، به گرفتن پول خون اكتفاء كنى؟ خوب است همان قيس بن هلال را
كه همراه تو است به قتل برسانى، تا يك نفر را به جاى برادرت كشته باشى و ديهاى هم
اضافه عايدت شده باشد، سر انجام شيطان كار خود را كرد و تيرى به طرف قيس افكند و
او را كشت و شترى را سوار شده، با حالت كفر به مكه برگشت، و اين اشعار را سرود: