و بعيد نيست
اين معناى دوم با آيات بعد كه مشتمل بر تاكيد و تشديد است مناسبتر باشد چون در
آيه 44 مىفرمايد:(وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ
هُمُ الْكافِرُونَ)- و كسانى كه بدانچه خدا نازل كرده حكم نمىكنند
كافرانند .
[تشريع حكم
قصاص]
(
وَ كَتَبْنا عَلَيْهِمْ فِيها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ) ...(وَ
الْجُرُوحَ قِصاصٌ ) سياق اين آيه مخصوصا با در نظر گرفتن جمله:(وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ) دلالت دارد بر اينكه مراد از اين آيه بيان
حكم قصاص در اقسام مختلف جنايات يعنى قتل نفس و قطع عضو و زخم وارد آوردن است بنا
بر اين زمينه جمله:(النَّفْسَ بِالنَّفْسِ) و مقابله در
آن و در ساير جملهها بين مقتص له و مقتص به واقع شده و خلاصه مىخواهد بفرمايد در
باب قصاص نفس در مقابل نفس و چشم در مقابل چشم و بينى در مقابل بينى قرار مىگيرد
و همچنين هر عضوى كه جانى از يك انسان سلب كند همان عضو از خودش گرفته مىشود پس
حرف باء در همه اين جملات باء مقابله است مانند حرف باء در
جمله: خانهام را فروختم به فلان مقدار يعنى در مقابل فلان مبلغ.
در نتيجه
برگشت جملههاى واقع در يك سياق به اين است كه جان جانى در مقابل جانى كه تلف كرده
از او گرفته مىشود و چشم جانى در مقابل چشم مجنى عليه از كاسه در مىآيد و بينى
جانى در مقابل بينى مجنى عليه و گوش جانى در برابر گوش مجنى عليه و همچنين دندانش
در برابر دندان او سلب شده و زخمى برابر زخمى كه به مجنى عليه وارد آورده بر او
وارد مىآورند و در كوتاهترين سخن با جانى همان معامله مىشود كه او با مجنى عليه
كرده است.
و شايد منظور
آن مفسر هم كه گفته جمله:(النَّفْسَ بِالنَّفْسِ)
تقديرش النفس مقتصة بالنفس و يا تقديرش النفس مقتولة
بالنفس است و همچنين ساير جملهها
[1] ولى بعد از آنان نسلى به جاى آنان نشست كه كتاب خدا را كه
مفت به چنگ آورده بودند با فروختن آيات و احكام آن متاع اين زندگى را كه پستترين
زندگى است به چنگ آورده و خود را دلخوش كردند كه خدا به زودى ما را مىآمرزد ولى
اگر بار ديگر پاى آن منافع مادى پيش بيايد باز هم آيات خدا را براى گرفتن آن متاع
زير پا مىگذارند آيا از آنان در باره كتاب خدا پيمان گرفته نشد كه جز حق بر خدا
نبندند؟ چرا اين پيمان گرفته شد ولى علماى يهود كتاب را به كلى متروك گذاشتند با
اينكه خانه آخرت كه خاص مردم با تقوا است براى چنين مردمى بهتر است چرا تعقل
نمىكنند و كسانى كه به كتاب خدا چنگ زده نماز بپا مىدارند ما پاداش اصلاح گران
را ضايع نمىكنيم. سوره اعراف، آيه 170 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 563