نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 56
(سَبِيلًا .)[1] و در كافى
به سند خود از فضل ابى العباس، از امام صادق (ع) روايت آورده كه در ذيل آيه:(أَوْ جاؤُكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ، أَوْ يُقاتِلُوا
قَوْمَهُمْ) فرمود: اين آيه در شان بنى مدلج نازل شد، چون اين قبيله نزد
رسول خدا 6 آمدند و عرضه داشتند: سينه ما تنگى مىكند (و به عبارت سادهتر براى
ما گران است)، اينكه شهادت بدهيم كه تو فرستاده خدايى، ما آمدهايم اعلام كنيم كه
نه با شما هستيم و نه عليه شما، با قوم خود همكارى مىكنيم، راوى مىگويد: پرسيدم:
بالآخره رسول خدا 6 با آنها چه معامله كرد؟ فرمود: پيمان ترك مخاصمه بست، تا
مدتى كه از كار عرب بپردازد، بعد از آنكه از آن كار پرداخت، دعوتشان كند اگر اسلام
را پذيرفتند كه هيچ و اگر نپذيرفتند با آنان كارزار كند.[2]
و در تفسير عياشى از سيف بن عميره روايت آورده كه گفت: من از امام صادق (ع) از
آيه:(أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَ
لَوْ شاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقاتَلُوكُمْ) پرسيدم
فرمود: پدرم همواره مىفرمود: اين آيه درباره قبيله بنى مدلج نازل شد كه خود را
كنار كشيدند، نه با رسول خدا 6 جنگيدند و نه كارى به كار قوم خود داشتند،
پرسيدم: رسول خدا 6 با آنان چه كرد؟ فرمود: رسول خدا 6 با آنها نجنگيد تا از
كار دشمنان خود بپرداخت، آن گاه با آنان برابر همه اقوام معامله كرد، يعنى به سوى
اسلام و يا جنگ دعوتشان كرد، ولى(حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ) از قبول
اسلام مضايقه كردند.[3] و در
تفسير مجمع البيان آمده كه از امام ابى جعفر (ع) روايت شده كه فرموده است: مراد از
قوم در جمله:(قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ)، قبيله
هلال بن عويمر سلمى است، چون وى به وكالت از طرف قوم خود با رسول خدا 6 پيمان
بست و در اين مذاكره گفت: كه اى محمد بر اين پيمان مىبندم كه احدى از شما را كه
نزد ما آيد نترسانيم، و شما نيز احدى از ما را كه نزد شما بيايند نترسانيد اينجا
بود كه خداى تعالى آن جناب را از اينكه متعرض كسى شود كه با آن پيمان بسته نهى
فرمود.[4]