نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 556
6 را از غصه خوردن نهى كرد، هم چنان كه در جمله
قبل نيز آمدن وصف(الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ) در جاى
موصوف اشاره است به علت منتهى عنه و معناى آيه (و خدا داناتر است) اين است كه اى
پيامبر اين منافقين به علت سرعت گرفتنشان در كفر تو را اندوهگين نسازند براى اينكه
آنها با زبانهايشان ايمان آوردند نه با دلهايشان و اينان مؤمن نيستند و همچنين
يهوديانى هم كه به نزد تو آمدند و گفتند آنچه را كه گفتند، وضع آنان نيز تو را
اندوهگين نسازد.
(وَ مِنَ الَّذِينَ هادُوا) اين جمله بطورى كه از سياق كلام بر مىآيد
عطف است بر جمله:(مِنَ الَّذِينَ قالُوا آمَنَّا ...) و به هيچ
وجه استينافى نيست، بنا بر اين جمله:(سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ
سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ) خبرى است براى
مبتداى حذف شده و تقدير كلام هم سماعون ... است.
و اين چند
جمله هماهنگ در كل بيانگر حال كسانى است كه بر يهودىگرى خود پا فشارى داشتند نه
منافقين، براى اينكه منافقينى كه در صدر آيه نامشان آمده بود حال و وضعشان با
اوصافى كه در اين جملهها آمده، مطابقت ندارد و اين معنا روشن است.
پس اين
يهوديانى كه در اين آيه سخن از آنان رفته همان كسانى هستند كه سماع كذبند يعنى
بسيار دروغ را مىشنوند و با علم به اينكه دروغ است آن را مىپذيرند چون اگر علم
به دروغ بودن آن نداشته باشند صرف شنيدن دروغ صفت مذموم شمرده نمىشود و نيز اين
يهوديان سماع به نفع قومى ديگرند يعنى به نفع قومى ديگر كه نزد تو نيامدهاند
بسيار دروغ مىشنوند و آن قوم هر چه دروغ بگويند اين يهوديان قبول نموده آنان را
در هر چه كه از ايشان بخواهند اطاعت مىكنند و چون معناى شنيدن در دو جمله:(سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ) و(سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ
آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ) مختلف بوده بدين جهت كلمه:
سماعون را تكرار كرد چون در جمله اول به معناى گوش دادن و در
جمله دوم به معناى پذيرفتن است.
(يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ ...) يعنى كلمات را- بعد
از آنكه هر يك در جاى خود قرار گرفته- تحريف مىكنند و اين جمله صفتى است براى
جمله لقوم آخرين و همچنين جمله:(يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هذا فَخُذُوهُ وَ إِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ
فَاحْذَرُوا).
و آنچه از مجموع
چند جمله مورد بحث بر مىآيد اين است كه عدهاى از يهوديان در بين خود به يك حادثه
و واقعهاى دينى مبتلا شدند، واقعهاى كه از نظر دين خودشان حكمى داشته ولى
علمايشان آن حكم را بعد از ثبوت و استقرارش تغيير داده بودند و براى اينكه آن حكم
اجرا
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 556