و اين آيات
در عين اينكه در باره داستانى شخصى نازل شده بياناتش مستقل است و مقيد به آن قصه
نيست و اين خود از مشخصات آيات قرآنى است كه هر چند در باره شان نزول معينى نازل
شده باشد و سبب خاصى از حوادث واقعه، زمينه نزول آن آيات باشد مع ذلك آن سبب خاص
به عنوان مصداقى از مصاديق بسيار تلقى شده كه بعدها نيز تحقق مىيابد و اين بدان
جهت است كه قرآن كريم در باره عصر نزولش و مردم آن عصر نازل نشده كتابى است جهانى
و دائمى، مقيد به زمان و مكان خاصى نيست و به قوم يا حادثه خاصى اختصاص ندارد، هم
چنان كه در آن آمده:(إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ)[2] و نيز فرموده:(تَبارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمِينَ
نَذِيراً)[3] و نيز
فرموده:(وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ
بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ)[4].
(يا أَيُّهَا الرَّسُولُ لا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ) اين آيه شريفه
خاطر خطير رسول خدا 6 را از آنچه از نامبردگان در آيه مشاهده كرده است، تسليت و
دلخوشى مىدهد و نامبردگان (منافقين) كسانى بودند كه به سوى كفر سرعت مىگرفتند
يعنى به سرعت راه مىپيمودند و از افعال و اقوالشان موجبات كفر يكى پس از ديگرى
مشاهده مىشود پس اين منافقين كافر و شتابگر در كفرشان هستند و معلوم است كه
مسارعت در كفر معنايى دارد كه غير از آن معنايى است كه در
مسارعت به سوى كفر است.
(مِنَ الَّذِينَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ) اين جمله
بيانگر وضع همان كسانى است كه در جمله قبل در باره آنان فرمود كه: در كفر
مسارعت مىكنند مىفرمايد: نامبردگان عبارتند از منافقينى كه به زبان
مىگويند ايمان آورديم ولى دلهايشان ايمان نياورده و اينكه به جاى موصوف يعنى
منافقين، صفت آنان را آورده و فرموده كسانى كه چنين و چنانند خود اشارهاى است به
اينكه چرا رسول خدا
[2] اين كتاب تذكار همه عالميان است. سوره يوسف، آيه
104 .
[3] پر خير و بركت است آن خدايى كه فرقان را بر بندهاش نازل كرد
تا بيم دهنده همه عالميان باشد. سوره فرقان، آيه 1 .
[4] قرآن كتابى است شكست ناپذير، نه در عصر نزولش كسى مىتواند
بر آن خرده گيرد چون حتى يك باطل در آن نيست و نه در آينده يكى از احكام حقش باطل
مىشود. سوره فصلت، آيه 42 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 555