responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 518

اين باشد كه قتل واحدى از مجموع برابر است با قتل مجموع به استثناء اين واحد ، معنايش اين مى‌شود كه بگوئيم هر كس مثلا يك ايرانى را بكشد برابر است با اينكه همه ژاپنى‌ها را كشته باشد ،[1] و اين معنا معنايى است سخيف و سست و غرض از كلام را هم كه در مقام بيان اهميت اين ظلم است، به كلى تباه مى‌كند، علاوه بر اين آيه شريفه مطلق است، هم صورتى را كه فرض شد شامل است و هم غير آن را، يعنى بدون استثناء فرد مقتول، استثنايى كه اين احتمال را دفع كند مى‌فرمايد:(فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً).

و اين اشكال را نمى‌توان به امثال پاسخى كه بعضى داده‌اند دفع كرد آنها گفته‌اند:

مراد از آيه، معادله از حيث عقوبت و يا حد اقل مضاعف بودن عذاب و يا امثال آن است‌[2]، و كافى نبودن اين پاسخ ظاهر و روشن است.

[بيان مراد از اينكه كشتن يك نفر همانند كشتن همه انسانها است و جواب به اشكال فوق‌]

جوابى كه از اين دو اشكال داده‌ايم اين است كه جمله:( مَنْ قَتَلَ نَفْساً) ...(فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً ) كنايه است از اينكه ناس و يا انسانها همگى يك حقيقتند، حقيقتى كه در همه يكى است، يعنى يك فرد از انسانها و همه انسانها در آن حقيقت مساويند، پس اگر كسى به يكى از انسانها سوء قصد كند گويى به همه سوء قصد كرده است، زيرا كه به انسانيت سوء قصد كرده كه در همه يكى است، نظير آب كه وقتى در بين ظرف‌هاى بى‌شمارى تقسيم شود اگر كسى بخواهد يكى از آن ظرف‌ها را بنوشد آب نوشيده و آن يك ظرف را بدان جهت كه آب است خالى كرده است و آنچه در ظرفهاى ديگر قرار دارد (بدان جهت كه آب است) چيزى زائد بر محتواى آن ظرف ندارد، پس كسى كه محتواى يك ظرف را نوشيده مثل اين است كه محتواى همه ظرفها را نوشيده است، بنا بر اين جمله:(مَنْ قَتَلَ ...) كنايه است در صورت تشبيه، و هيچيك از آن دو اشكال بر آن وارد نيست، چون بناى آن دو اشكال و اساسش اين است كه آيه شريفه تشبيهى بسيط و بدون كنايه باشد، و در نتيجه هر قدر عدد مشبه بيشتر شود وجه شباهت نيز بيشتر مى‌گردد، بله اگر مانند تشبيه بسيط بود جا داشت كه حق با آقايان باشد، براى اينكه در چنين فرضى اگر يك مشبه برابر همه مشبه‌ها بود معنا فاسد مى‌شد و مثل اين مى‌شد كه كسى كه مى‌خواهد بگويد مثلا مردم فلان قبيله شجاعند بگويد يك نفر از آنها نيرويى برابر يك بشر دارد و نيروى همه افراد قبيله نيز مساوى است با نيروى يك بشر.

[معناى جمله: هر كسى يك نفر را زنده كند مانند اينست كه همه مردم را زنده كرده است ]

و اما جمله بعدى آيه شريفه كه مى‌فرموده:(وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً)


[1] التفسير الكبير ج 11- 12- ص 212.

[2] غرائب القرآن ج 6 ص 85.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 518
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست