responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 506

آورده‌[1].

و سخن كوتاه اينكه خداى سبحان همان كسى است كه خواص اشيايى كه حواس بشر توانايى دسترسى به آنها و احساس آنها را دارد را به بشر تعليم داده، و از طريق حواس او به او تعليم داده، آن گاه تمامى آنچه در آسمان و زمين است مسخر وى و رام وى كرده و فرموده:(وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً مِنْهُ)[2].

و اين تسخير جز براى اين نبوده كه بشر با نوعى تصرف در اين موجودات زمين و آسمان به اهداف زندگيش و به آرزوهايش برسد، و به عبارتى ديگر موجودات عالم را به وجود بشر گره زده و مرتبط كرده تا بشر به وسيله آنها سود ببرد و براى سود بردن از موجودات او را موجودى متفكر خلق كرده كه او را به چگونگى تصرف و چگونگى استعمال هر موجودى هدايت و راهنمايى كند تا در نتيجه به هدفش برسد، يكى از ادله اين ادعا آيات شريفه زير است- توجه بفرمائيد-(أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ وَ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ)[3]،(وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ)[4]،(وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ)[5]، و آياتى‌


[1] حاصل گفتار اين گوينده اين است كه ما دخالت اسباب را قبول داريم، اما بدان جهت كه توحيد ما كامل‌تر است، معتقديم وجود اسباب ضرورى و واجب نيست، خدا قادر است كه بدون اسباب هم عالم را خلق و تدبير كند، چون اگر بگوئيم وجود اسباب ضرورى است تنها يك راه را براى خداى تعالى باقى گذاشته‌ايم، و آن خلقت و تدبير به وسيله اسباب است و بس، و هر فاعلى كه فقط يك راه داشته باشد و قادر بر فعل و ترك نباشد، آن فاعل موجب و بى اختيار است الاسفار الاربعة ج 6 ص 371- 370 ، مانند گل محمدى كه در داشتن بوى خوش فقط يك راه دارد، آن هم داشتن بوى خوش است، و نمى‌تواند غير آن باشد، مؤلف در اشكال به سخن اين شخص، فرموده كه وى ندانسته به گفته خود نقص وارد كرده است.

توضيحش اين است كه دخالت اسباب وقتى مضر به توحيد كامل هستند كه مستقل در دخالت باشند و گوينده بالا همين پندار را داشته، و گرنه اگر به همه اسباب از ديدگاه آلات و ادوات خداى تعالى براى به كار بردن مشيتش مى‌نگريست اين حرف را نمى‌زد، پس خود او با اين گفتارش سند به دست خواننده داده كه به خيال او اسباب هم در مقابل خداى تعالى مسبب‌هاى مستقلى هستند، و جان كلام اينجا است كه خواسته است به خيال خود توحيد كامل خود را اثبات كند ولى شرط خود را اثبات كرده مترجم ).

[2] سوره جاثيه آيه 13 .

[3] مگر نديدى كه خدا آنچه در زمين است و كشتى دريا را براى شما مسخر كرد، تا به امر او در دريا به حركت در آيد. سوره حج، آيه 65 .

[4] و از كشتى‌ها و چهار پايان چيزهايى براى سوار شدن شما قرار داد. سوره زخرف، آيه 12 .

[5] و بر دوش چهار پايان و بر پشت كشتى‌ها سوارتان مى‌كند. سوره غافر، آيه 80 .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 506
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست