نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 478
چون آن دو بزرگوار مبلغ از طرف خداى تعالى بودند،
مسئوليت تنها به عهده آنان بود، و ساير مؤمنين حتى آنهايى هم كه تمرد نكردند در
اين جريان دخالتى نداشتند، چون در مساله تبليغ و دعوت مسئول نبودند، و مقام اقتضا
مىكرد تنها متعرض حال مبلغ حكم بشود، نه عامل و كسى كه به آن حكم اخذ نموده و آن
را اجابت كرده است، و موسى (ع) همين اقتضا را رعايت نموده تنها متعرض حال خود و
برادرش شد.
دوم اينكه
مقام اقتضا مىكرده كه موسى چنين رجوعى به پروردگار خود بكند و از وضعى كه در كار
تبليغ و رسالتش دچار آن شده شكايت بنمايد، چون شكوه در حقيقت يارى طلبيدن در اجراى
امر الهى است، و پاى منافع شخصى در بين نيست.
سوم اينكه كلمه
و اخى عطف است بر يا در كلمه انى ، و معناى عبارت اين است
كه برادر من نيز مثل من است او نيز اختيار جز خودش را ندارد، گو اينكه
اگر عطف بر كلمه نفسى هم بگيريم معنايش به همان بيانى كه گذشت صحيح
است، و ليكن به خلاف آن چيزى است كه سياق اقتضاى آن را دارد، براى اينكه موسى و
هارون همانطور كه هر يك مالك اطاعت و امتثال خود بودند موسى مالك اطاعت و امتثال
برادرش بود، براى اينكه هارون خليفه آن جناب در حال حيات او بود و اين دو بزرگوار
مالك اطاعت و امتثال مؤمنين خالص نيز بودند.
چهارم اينكه
جمله:(فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ
الْفاسِقِينَ) نفرين آن جناب بر بنى اسرائيل نبوده و نخواسته است كه
خداى تعالى بين آن جناب و بنى اسرائيل حكم فصل كند كه مستلزم نزول عذاب بر آنان و
يا مستلزم آن است كه بين موسى و هارون و بين بنى اسرائيل جدايى بيفتد، و به دستور
آن دو بزرگوار از ميان بنى اسرائيل بيرون روند، و يا مرگ بين آن دو و ايشان جدايى
بيندازد، براى اينكه موسى داشت ايشان را دعوت مىكرد به قبول سرنوشتى كه خدا به
نفع آنان مقدر كرده بود- يعنى تمام كردن نعمت بر آنان- موسى همان كسى بود كه بايد
به دست او اين سر نوشت خوب براى بنى اسرائيل صورت گيرد و به دست او نجات يابند و
در زمين جانشين ديگران شوند، هم چنان كه خداى تعالى در همين باره فرموده:(وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ
نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ)[1] كه ترجمهاش قبلا
گذشت و بنى اسرائيل هم اين معنا را از آن جناب مىدانستند، به شهادت اينكه بنا به
حكايت قرآن كريم گفته بودند:(أُوذِينا مِنْ قَبْلِ أَنْ
تَأْتِيَنا وَ مِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا)[2]، كه از آن
پيدا است