نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 457
على بن ابى طالب (ع).
و چون اين
طائفه ادعاى كرامتها مىكردند، و در باره امورى سخن مىگفتند كه با ظواهر دين ضديت
داشت، و عقل هم آنها را نمىپذيرفت، لذا براى توجيه ادعاهاى خود مىگفتند اينها
همه صحيح و درست است، چيزى كه هست فهم اهل ظاهر (كه منظورشان افراد متدين به احكام
دين است) عاجز از درك آنها است و شنيدن آن بر گوش فقها و مردم عوام از مسلمانان
سنگين است و به همين جهت است كه آن مطالب را انكار مىكنند و در برابر صوفيه جبهه
گيرى نموده از آنان بيزارى جسته و تكفيرشان مىكنند، و بسا شده كه صوفيان به همين
جرم گرفتار حبس و شلاق و يا قتل و چوبه دار و يا طرد تبعيد شدهاند و همه اينها به
خاطر بى پروايى آنان در اظهار مطالبى است كه آن را اسرار شريعت مىنامند، و اگر
دعوى آنان درست باشد يعنى آنچه آنان مىگويند مغز دين و لب حقيقت بوده و ظواهر
دينى به منزله پوسته رويى آن باشد و نيز اگر اظهار و علنى كردن آن مغز و دور ريختن
پوسته روى آن كار صحيحى بود خوب بود آورنده شرع، خودش اين كار را مىكرد و مانند
اين صوفيان به همه مردم اعلام مىنمودند تا همه مردم به پوسته اكتفاء ننموده و از
مغز محروم نشوند، و اگر اين كار صحيح نيست بايد بدانند كه بعد از حق چيزى به جز
ضلالت نمىتواند باشد.
اين طائفه در
اول پيدايش مكتبشان در مقام استدلال و اثبات طريقه خود بر نيامدند، و تنها به
ادعاهاى لفظى اكتفاء مىكردند ولى بعد از قرن سوم هجرى بتدريج با تاليف كتابها و
رسالههايى مرام خود را در دلها جا دادند، و آن قدر هوادار براى خود درست كردند كه
توانستند آراى خود را در باره حقيقت و طريقت علنا مطرح سازند و از ناحيه آنان
انشاآتى در نظم و نثر در اقطار زمين منتشر گرديد.
و همواره عده
و عدهشان و مقبوليتشان در دلهاى عامه و وجههشان در نظر مردم زيادتر مىشد تا
آنكه در قرن ششم و هفتم هجرى به نهايت درجه وجهه خود رسيدند، ولى از آنجا كه در
مسير خود كجرويهايى داشتند، به تدريج امرشان رو به ضعف گرائيد و عامه مردم از آنان
روىگردان شدند. و علت انحطاطشان اين بود كه:
[دو علت
عمده انحطاط متصوفه]
اولا: هر
شانى از شؤون زندگى كه عامه مردم با آن سر و كار دارند وقتى اقبال نفوس نسبت به آن
زياد شد، و مردم عاشقانه به سوى آن گرويدند، قاعده كلى و طبيعى چنين است كه عدهاى
سودجو و حيلهباز خود را در لباس اهل آن مكتب و آن مسلك در آورده، و آن مسلك را به
تباهى مىكشند و معلوم است كه در چنين وضعى همان مردمى كه با شور و عشق روى به آن
مكتب آورده بودند، از آن مكتب متنفر مىشوند.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 457