نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 418
قضاياى اوليه و بديهيات عقلى مىشويم كه جاى شك
در آنها نيست و يا به لوازم آن بديهيات متمسك شده و آنها را به ترتيب فكر خاصى
طورى رديف مىكنيم كه منظور و گم شده خود را از آن نتيجه بگيريم، مثلا بگوئيم اين
مطلب بديهى است كه الف مساوى است با ب ، اين نيز مسلم است
كه ب مساوى است با جيم ، پس معلوم مىشود كه
الف نيز مساوى است با جيم و يا بگوئيم: اگر الف
مساوى باشد با ب بطور مسلم جيم نيز مساوى خواهد بود
با دال ، و اگر جيم مساوى با دال باشد قطعا ها
نيز مساوى با ذاء خواهد بود، پس نتيجه مىگيريم كه اگر
الف مساوى با ب باشد، قهرا و قطعا ها هم مساوى
با زاء خواهد بود، و يا مىگوئيم: اگر الف مساوى با
ب باشد، قهرا و قطعا جيم هم مساوى با دال خواهد
بود، و چون يقين داريم كه الف مساوى با ب است، پس
مسلما ب مساوى با جيم نيز هست.
و اين چند شكلى
كه ما در اينجا آورديم و مواد اوليهاى كه بدان اشاره نموديم امورى است بديهى كه
انسان داراى فطرت سليم، امتناع دارد از اينكه در باره آنها شك كند مگر آنكه فطرتش
آفت زده و عقلش مخبط و فهمش مختلط شده باشد، بطورى كه مطالب ضرورى و بديهى را هم
نتواند بفهمد، يك مفهوم تصورى را بجاى مفهومى ديگر بگيرد، و يك مفهوم تصديقى را
بجاى مفهوم تصديقى ديگرى اتخاذ كند، هم چنان كه غالب شكاكها كه در بديهيات هم شك
مىكنند علت شكاك شدنشان اين است كه از يك مفهوم بديهى چيز ديگرى مىفهمند.
[طريقه
استنتاج از قضاياى اوليه بديهى (طريقه منطقى) راهى است اجتناب ناپذير]
و ما وقتى به
تمامى تشكيكها و شبهاتى كه بر اين طريقه منطقى ياد شده، وارد شده و مراجعه كنيم
مىبينيم كه خود اين شكاكها نيز همه اعتمادشان در استنتاج دعاوى و مقاصد خود بر
امثال قوانين مدونه در منطق است، كه يا مربوط به ماده قضايا است و يا مربوط به
هيات آنها، بطورى كه اگر گفتار آنان را شكافته و تحليل نمائيم و سپس مقدمات
ابتدايى آن را يكى يكى كنار بگذاريم مىبينيم كه آن مقدمات عينا همان مواد و
هياتهاى منطقى است كه از آن فرار مىكردند، و بر آن خرده مىگرفتند، و اگر يكى از
آن مقدمات و يا هياتها را به شكلى تغيير دهيم كه از نظر منطق به نتيجه نمىرسد،
مىبينيم كه گفتار آنان نيز نتيجه نمىدهد و خود آنان نيز اعتراض مىكنند كه چرا
فلان مقدمه را تغيير داديد، و اين خود روشنترين دليل است بر اينكه شكاكان نيز به
حكم فطرت انسانيشان صحت منطق را قبول داشته و به درستى اصول آن اعتراف دارند و حتى
نه تنها اعتراف دارند بلكه در استدلالهاى خود به كارش مىبندند، پس اگر دم از
انكار آن مىزنند از باب لجاجت است، و با يقين به درستى آن، انكارش مىكنند.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 418