نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 406
خداى تعالى محبوب و مقرب هستيم كه پسران در نظر
پدران محبوب و مقربند، پس ما نسبت به خداى تعالى جنبه شاهزادگان را داريم كه در
صفى جداى از صف رعيت قرار دارند و به امتياز قرب به درگاه سلطان ممتازند، امتيازى
كه اقتضا دارد با آنان معامله و رفتارى غير آن رفتارى كه با رعيت مىشود، بشود
كانه شاهزادگان نسبت به قوانين و احكام جاريه در بين مردم افرادى استثنايى نيستند،
كه آن قوانين در بين آنها اجرا نمىشود، هر فردى از افراد فلان كار زشت را بكند
فلان مجازات را دارد الا شاهزادگان، و هر فردى از افراد بايد فلان كار را بكند الا
شاهزادگان كه به خاطر ارتباطى كه با تخت سلطنت دارند نمىشود به آنها توهين كرد، و
آنها را مانند ساير افراد مملكت مجازات نمود، و در موقفى قرار دارند كه ساير افراد
رعيت دارند، همه اين امتيازات به خاطر اين است كه اين شاهزادگان به مقدار
انتسابشان به مقام سلطنت مورد علاقه و محبت و كرامت شخص سلطان قرار دارند. پس مراد
از اين پسرى، صرف اختصاص و امتياز و تقرب است، و عطف كلمه: و احباؤه
بر كلمه(أَبْناءُ اللَّهِ) به منزله عطف
تفسير است، يعنى ابناء را تفسير مىكند به اينكه غرض از دعوى آن اختصاص و محبوبيت
است، و منظورشان از اين محبوبيت نيز خود آن نيست، بلكه لازمه آن است، و آن مصونيت
از عذاب و عقوبت است، مىخواهند بگويند ما به دليل اينكه پسران خدا يعنى احبا و
دوستان خدا هستيم، هر كارى بكنيم كردهايم، و هرگز گرفتار عقوبت نمىشويم و سر
انجام ما جز به نعمت و كرامت كشيده نمىشود، چون عذاب كردن ما منافات با آن امتياز
و محبوبيت و كرامت دارد كه در ما هست.
دليل بر
اينكه مراد از دو كلمه ابناء و احباء لازمه اين دو كلمه
است، اين است كه خداى سبحان به دنبال آن فرموده:(يَغْفِرُ
لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ ...)، براى اينكه اگر
منظور همانطور كه گفتيم لازمه پسرى خدا و دوستى او يعنى مصونيت از عذاب- و لو با
نپذيرفتن دعوت حقه باشد- نبود جا نداشت كه در رد گفتار آنان سخن از مغفرت بياورد،
و بفرمايد:
يغفر
... ، و نيز موقع مناسبى براى جمله:(بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ
مِمَّنْ خَلَقَ) نبود (بلكه مناسب آن بود كه آنان را مانند ساير مشركين به
عذاب دائم تهديد كند)، پس معناى اينكه گفتند: ما پسران خدا و دوستان
اوئيم ، اين است كه ما از خواص درگاه خدا و محبوبان اوئيم، و خداى تعالى هيچ
راهى و مجوزى براى عذاب دائم تهديد كند)، پس معناى اينكه گفتند: ما پسران
خدا و دوستان اوئيم ، اين است كه ما از خواص درگاه خدا و محبوبان اوئيم، و
خداى تعالى هيچ راهى و مجوزى براى عذاب دادن ما ندارد، هر چند كه دعوت حقهاش را
نپذيريم و هر كار زشتى كه خواستيم بكنيم و هر كار واجبى را كه مطابق ميلمان نبود
ترك كنيم، براى اينكه لازمه معناى خاصه بودن و محبوب خدا بودن همين است كه ما از
هر مكروه و محذورى در امنيت كامل قرار داشته باشيم.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 406