نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 382
تعالى شستن صورت و دو دست را و مسح كشيدن بر سر و
پشت دو پا را واجب كرد، تا هر گاه كسى در حالت سفر و بيمارى و ضرورت نتوانست صورت
و دست را بشويد به جاى شستن آن دو موضع را مسح كند و فرمود:( وَ إِنْ
كُنْتُمْ مَرْضى أَوْ عَلى سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ
أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ) ...(وَ أَيْدِيكُمْ مِنْهُ ).[1] و در همان كتاب از عبد الاعلى مولى
آل سام روايت آورده كه گفت به امام صادق (ع) عرضه داشتم: من در اثر زمين خوردن
ناخنم شكست، و انگشتم را باند پيچى كردم، حال بفرما براى وضو چه كنم؟ مىگويد امام
(ع) فرمود: حكم اين مساله و امثال آن در كتاب خداى تبارك و تعالى آمده، مىفرمايد:(ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ)[2]/[3].
مؤلف: امام
(ع) به آيه سوره حج اشاره نموده، كه در آن نيز حرج نفى شده، و اگر به ذيل آيه مورد
بحث اشاره نكرد كه در خصوص وضو است، براى اين بوده كه به مطلبى اشاره كرده باشد،
كه ما قبلا خاطرنشان ساختيم كه منظور از نفى حرج، نفى حرج در ملاكهاى دينى است، نه
در خود احكام و در اخبارى كه ما نقل كرديم نكات بسيارى است، كه با در نظر گرفتن
بيانى كه ما در ذيل آيات داشتيم آن نكات روشن مىشود، بنا بر اين خواننده محترم
مىتواند همان بيانات را به عنوان شرح اين روايات تلقى كند.