نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 377
ممكن هم هست كه بگوئيم منظور از نعمت، حقيقت
اسلام است، چون اسلام منشا همه نعمتها و بركات است، هر نعمتى را كه ريشهيابى
كنيم بالآخره به اسلام منتهى مىشويم كه بيانش گذشت، و اين هم بر خواننده پوشيده
نماند كه مراد از نعمت بودن اسلام حقيقى و يا ولايت اين است كه خواستهاند انگشت
روى مصداق بگذارند، نه اينكه خواسته باشند مفهوم لفظ نعمت را مشخص كنند، چون مفهوم
كلمه نعمت و هر كلمه ديگر عهدهدار مشخص كردنش علم لغت است، نه قرآن كريم و ما نيز
در باره مفهوم اين لفظ بحثى تفسيرى نداريم، بحثى اگر هست در اين است كه از اين
مفهوم كلى منظور خداى تعالى در اين آيه كدام مصداق است؟.
خداى تعالى
سپس خودش را بياد آنان مىآورد كه عالم به همه زواياى دلها است، و نتيجه مىگيرد
پس بايد از خدايتان بترسيد، كه او بدانچه سينهها در خود نهان داشته آگاه است.
بحث روايتى
[ (رواياتى در ذيل آيات مربوط به وضو و تيمم و غسل)]
مرحوم شيخ
طوسى در تهذيب با ذكر سند از امام صادق (ع) روايت كرده كه در ذيل آيه شريفه:(إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ) فرموده: يعنى هر گاه از خواب برخاستيد براى
نماز، راوى- كه ابن بكير است- مىگويد: عرضه داشتم: مگر خواب وضو را باطل مىكند؟
فرمود: بله،
البته در صورتى كه بر گوش مسلط شود و گوش چيزى نشنود.[1]
مؤلف: اين معنا در رواياتى ديگر نيز آمده، سيوطى آن روايات را در الدر المنثور از
زيد بن اسلم و نحاس نقل كرده، و اين روايات منافاتى با گفتار قبلى ما ندارد، كه
گفتيم مراد از قيام به نماز اراده نماز خواندن است، زيرا آنچه ما
گفتيم معناى قيامى بود كه با حرف الى متعدى شده باشد، و آنچه در روايت
آمده به معناى قيامى است از آن جهت كه با حرف من متعدى شود، و امام
فرموده: كلمه الى در آيه به معناى من است.
و در كافى به
سند خود از زراره روايت كرده كه گفت: من به امام ابى جعفر باقر