نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 354
بيان آيات
آيه اول از
اين آيات متعرض حكم طهارتهاى سهگانه يعنى غسل، وضو و تيمم است، و آيه بعدش جنبه
متمم و يا مؤكد حكم آن را دارد، البته در بيان حكم طهارتهاى سهگانه يك آيه ديگر
هست كه در سوره نساء قرار دارد، و تفسيرش گذشت، و آن آيه زير بود كه مىفرمود:
و اين آيه
يعنى آيه سوره مائده از آيه سوره نساء روشنتر و گوياتر و نسبت به جهات حكم شاملتر
است و به همين جهت بود كه ما در سوره نساء بيان آن آيه را گذاشتيم تا در اينجا
متعرض شويم تا در نتيجه خواننده بتواند هر دو آيه را با يكديگر مقايسه نموده،
آسانتر مطلب را بفهمد.
[معناى
قيام الى الصلاة اراده نماز گزاردن است]
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ) كلمه
قيام وقتى با حرف الى متعدى شود، بسا مىشود كه كنايه از خواستن
چيزى مىشود كه قيام در آن استعمال شده، در نتيجه معناى جمله: قام الى
الصلاة اين مىشود كه فلانى خواست نماز بخواند ، و وجه اين
استعمال اين است كه خواستن نماز ملازم با قيام و بر خاستن است، چون خواستن هر چيز
بدون حركت به سوى آن صورت نمىگيرد، مثلا اگر انسانى را فرض كنيم كه نشسته و دارد
حالت رفع خستگى و سكون خود را بسر مىبرد، و فرض كنيم كه بعد از رفع خستگى در همين
حال كه نشسته بخواهد كارى انجام دهد كه عادتا لازم است حركتى كند، چون آن كار را
نشسته نمىتواند انجام دهد، بلكه احتياج به قيام دارد، چنين كسى شروع مىكند به
ترك سكون و به حركت در آوردن خود، و بر خاستن از زمين، همين حالت برخاستن را
قيام الى الفعل مىخوانيم، و اين حالت قيام الى الفعل ملازم است با اراده،
نظير اين آيه شريفه، آيه زير است كه مىفرمايد:(وَ إِذا
كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ)، كه جمله(
فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ)[2]
را معنا مىكنيم، به اينكه و خواستى برايشان نماز بپا دارى ، پس در
اينگونه استعمالها با اينكه شخص مورد گفتگو هنوز نماز را نخوانده،