نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 342
كه مطلق و بدون قيد باشد بر آن دلالت مىكند، هم
چنان كه ظاهر از روايات و داستانهايى كه از صدر اول در اين باب نقل شده همين معنا
است، و بدين جهت معظم علماى ما منحصرا به حليت حبوبات و اشباه آن و غذاهايى كه از
آنها تهيه شود فتوا دادهاند.
و صاحب تفسير
المنار به شدت بر اين علما حمله كرده، كه اين فتوا مخالف با عرف قرآن در استعمال
لفظ طعام است، وى مىگويد: غالب در لغت قرآن در لفظ طعام اين نيست، براى اينكه
مىبينيم قرآن كريم در اين سوره يعنى سوره مائده فرموده:(أُحِلَّ
لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَ طَعامُهُ مَتاعاً لَكُمْ وَ لِلسَّيَّارَةِ) واحدى نگفته
كه منظور از طعامى كه از شكار دريا به دست آيد گندم و يا حبوبات است، و نيز
فرموده:(كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرائِيلَ، إِلَّا
ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلى نَفْسِهِ)[1]، و در اين
آيه نيز احدى نگفته كه منظور از اين طعام خصوص گندم و حبوبات است براى اينكه ما
مىدانيم از اين دانهها هيچيك بر بنى اسرائيل حرام نبوده، نه قبل از نزول تورات و
نه بعد از آن، پس طعام در اصل به معناى هر چيزى است كه طعم شود، يعنى چشيده، و يا
خورده شود، خداى تعالى حتى در باره آب نهر در داستان طالوت از قول او حكايت كرده
كه گفت:(فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي، وَ مَنْ لَمْ
يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي)[2]، و نيز در
باره غذا خوردن در خانه رسول خدا 6 فرموده:(فَإِذا
طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا)[3]، اين بود
گفتار صاحب المنار.[4]
[رد
اشكالات صاحب تفسير المنار بر علماى خاصه كه حليت حبوبات و نظائر آن را كه نزد اهل
كتاب باشد از آيه شريفه فهميدهاند]
و ما
نتوانستيم بفهميم كه وى از قول اهل لغت كه گفتند: طعام هر جا كه بطور مطلق و
بدون قيد در كلام آيد مراد از آن حبوبات و اشباه آن است چه فهميده؟ كه يكسره
بر علما حمله كرده، و كلماتى از قرآن كريم از قبيل يطعمه در داستان
طالوت و طعمتم در داستان غذا خوردن در خانه رسول خدا 6 را به رخ
آنان كشيده، با اينكه علماى اسلام هر چه گفتهاند در باره لفظ طعام گفتهاند، نه
كلماتى كه از اين لفظ مشتق شده باشد، و آيه ديگرى هم كه به عنوان اشكال آورده، يعنى
آيه:(أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ ...) به هيچ وجه
ربطى به گفتار علما ندارد، براى اينكه مورد بحث آنان كلمه طعام بدون هيچ قيد است،
و در آيه مذكور كلمه طعام با قيد بحر آمده، و اين قيد خود روشنترين
قرينه است بر اينكه منظور از
[1] همه طعامها براى بنى اسرائيل حلال بود، مگر آنچه كه اسرائيل
خودش بر خود تحريم كرد.
سوره آل عمران، آيه 93
[2] هر كس از اين نهر بنوشد از من نيست، و هر كس آن را نچشد از
من است. سوره بقره، آيه 249
[3] يعنى وقتى غذاى خود خورديد برخيزيد و متفرق شويد. سوره
احزاب، آيه 53