نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 305
(إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا
يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا)[1] و آيه:(فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ)[2]، قبل از
آيه مورد بحث:(وَ لَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ) نازل شده
باشد، و در صورت ديگر، معنا ندارد كه بعد از آن حكم به قتل، و دستور به اينكه
نزديك مسجد الحرام نشوند، بفرمايد: متعرض مشركين كه قصد خانه خدا دارند مشويد.
و شايد
اشكالى كه در اين دو داستان و امثال آن بوده باعث شده كه ابن عباس و مجاهد و قتاده
و ضحاك بطورى كه نقل شده بگويند: آيه:(وَ لَا آمِّينَ الْبَيْتَ
الْحَرامَ) به وسيله آيه پنجم و بيست و هشتم از سوره برائت نسخ شده است، و
داستان نسخ در تفسير قمى نيز آمده، و از ظاهر آن بر مىآيد كه روايتى بوده باشد نه
گفتار خود قمى.
و با همه اين
احوال و اقوال يك نكته همه آنها را باطل مىسازد، و آن اين است كه سوره مائده بعد
از سوره برائت نازل شده، از طرق ائمه اهل بيت : نيز رواياتى رسيده،
كه در سوره مائده ناسخ هست ولى منسوخ نيست، از اين روايات هم كه بگذريم جمله:
(الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...) صريح در اين است كه
با نزول سوره مائده دين خدا كامل شده، و اين تصريح با اينكه بعضى از آيات آن نسخ
شود نمىسازد.
و بنا بر اين
مفاد جمله:(وَ لَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ) به منزله
اجمالى است كه جمله بعدى آن كه مىفرمايد:(وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ
شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ أَنْ تَعْتَدُوا
...)، آن را تفسير و شرح مىكند، و مىفرمايد: اگر مشركين قبلا متعرض شما
شدند و يا از زيارت شما جلوگيرى كردند شما بخاطر كينه توزى و از در انتقام متعرض
آنها كه قصد خانه خدا دارند مشويد، و با تعرض خود نسبت به آنها و كشتن و آزارشان
حرمت خانه خدا را از بين نبريد، بلكه همواره بر بر و تقوا يكديگر را كمك كنيد.
[رواياتى
در باره معناى نيكى و اثم در ذيل جمله (تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى ...) ]
و در در
المنثور است كه احمد و عبد بن حميد در تفسير اين آيه يعنى جمله: (وَ
تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ ...) ، و بخارى در تاريخ خود از وابصه روايت
كردهاند كه گفت: من به حضور رسول خدا 6 رسيدم، و تصميم داشتم در سؤال از خوبيها
و بديها چيزى را فروگذار نكنم، ولى خود آن جناب فرمود: اى وابصه آيا مىخواهى به
تو خبر دهم كه به چه منظور آمدهاى، و آمدهاى تا چه چيزهايى بپرسى؟ خودت مىگويى
يا من خبرت دهم، عرضه داشتم:
يا رسول
اللَّه شما بفرمائيد، فرمود: تو آمدهاى از خوبيها و بديها بپرسى، آن گاه از
انگشتان دستش