و نيز
فرموده:(وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ)[2]، كه در اينگونه امور
اثر هم بر بعض مترتب مىشود و هم بر كل، و در گفتگوهاى روزانه خود مىگوئيم امر
فلانى تمام و عقل او كامل شد و عكس اين را نمىگوئيم يعنى نمىگوئيم عقل فلانى
تمام و امر او كامل شد.
و اما فرق
بين دو واژه اكمال و تكميل و همچنين اتمام
و تتميم همان فرقى است كه بين دو باب افعال و تفعيل است، باب افعال در
اصل و به حسب اصل لغت دلالت بر دفعه- يكبارگى- و باب تفعيل دلالت بر تدريج دارد،
هر چند كه در اثر تحولها كه واژه عرب ديده بسيار مىشود كه در اين دو باب دخل و
تصرف شده، آن دو را به معنايى دور از مجراى مجردش و يا از معناى اصليش برگرداندند،
هم چنان كه اين برگشت از معناى اصلى دو باب افعال و تفعيل را در كلماتى از
قبيل: احسان- تحسين اصداق- تصديق امداد-
تمديد افراط- تفريط و غير اينها مشاهده مىكنيم، كه چگونه معناى
اصلى كلمه برگشته، و معناى الفاظ مذكور چنين مىشود. احسان نيكى كردن- تحسين
نيكى ديگران را ستودن اصداق مهريه دادن- تصديق گفتار ديگران را تصديق
كردن امداد- كمك كردن- تمديد- مدت مقرر را تمديد كردن ،
افراط زياده روى كردن- تفريط كوتاه آمدن علت اين تحول اين بوده كه معناى
اصلى كلمه را با خصوصيات مورد آن آميختهاند، و به تدريج الفاظ در همان خصوصيات استعمال
شده و آن معانى را به خود گرفته است.
نتيجه بيان
گذشته اين شد كه آيه:(الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ
أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي)، مىفهماند كه مراد از دين مجموع
معارف و احكام تشريع شده است چيزى كه هست امروز مطلبى بر آن معارف و احكام اضافه
شده، و مراد از نعمت هر چه باشد امرى معنوى و واحد است، و كانه ناقص
بوده، يعنى اثرى كه بايد نداشته، امروز آن نعمت ناقص تمام شد، و در نتيجه امروز آن
معارف و احكام اثرى كه بايد داشته باشند دارا شده است.
و كلمه نعمت
بر وزن فعلة صيغهاى است كه در مواردى كه بخواهى از نوع چيزى سخن
بگويى در اين قالب مىگويى، و نعمت براى هر چيز عبارت است از نوع چيزهايى كه با
[1] شما كه حج تمتع مىكنيد بايد كه در منى قربانى كنيد و اگر
گوسفندى نيافتيد، ده روز روزه بگيريد، سه روز در حج و هفت روز بعد از آنكه
برگشتيد، اين ده روز كامل مىباشد. سوره بقره، آيه 196
[2] و براى اينكه عده را به كمال برسانيد. سوره بقره، آيه
185
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 289