نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 25
بخواهند، ايشان كه قدرت استنباط دارند، حقيقت
مطلب را فهميده، به ايشان مىگويند و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود جز مواردى
انگشت شمار هر لحظه شيطان را پيروى مىكرديد (83).
پس به تثاقل
(بد دلى) اين سست ايمانان اعتنا مكن و در راه خدا كارزار كن كه جز به تكليف خودت
مكلف نيستى و مؤمنين را بر قتال با كفار تشويق كن، شايد خدا از صلابت و سرسختى
آنان جلوگيرى كند كه صلابت خدا شديدتر و عذابش سختتر است (84).
بيان آيات
اين آيات
بىارتباط به ما قبلش نيست، كانه تتمه گفتارى است كه در آيات قبل در ملامت
مسلمانان ضعيف الايمان داشت و فائده اين تتمه اندرز آنان است، اندرز به نصايحى كه
بصيرتشان مىدهد، البته اگر بخواهند تدبر نموده و داراى بصيرت بشوند.
(وَ يَقُولُونَ طاعَةٌ ...) كلمه طاعة در اين جمله به صداى
وسط خوانده مىشود تا بطورى كه گفتهاند: خبر باشد براى مبتدايى كه حذف شده و
تقدير كلام: يقولون امرنا طاعة ، (مىگويند: كار ما همين است كه خدا را
اطاعت كنيم و يا تو را اطاعت كنيم) و كلمه برزوا فعل ماضى است و مصدر
آن بروز است، به معناى ظهور و بيرون شدن است و كلمه:
بيتوا فعل ماضى از تبييت است از ماده بيتوته است كه به معناى
محكم كردن امر و تدبير آن در شب است و ضمير در جمله: تقول راجع است به
كلمه طائفه و يا به رسول خدا 6 و معناى آيه (و خدا داناتر است) اين
است كه اين پاسخگويان در مقابل دعوت آنان به جهاد به تو مىگويند: امر ما اطاعت
است: يعنى غير اطاعت كارى نداريم، ولى وقتى از نزد تو بيرون مىروند، شبانه امرى
را طرحريزى و محكم كارى مىكنند كه غير آن چيزى است كه به تو مىگفتند (و يا غير
آن سخنى است كه تو به ايشان گفتى)، اين تعبير كنايه است از اينكه شبانه تصميم بر
مخالفت رسول اللَّه 6 مىگيرند.
خداى تعالى
سپس به رسول گراميش دستور مىدهد از آنان روى بگرداند و در كارش و مسئوليتش به
خداى تعالى توكل نموده، بدون توجه به كارشكنى آنان تصميم خود را بگيرد(فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ
وَكِيلًا).
و اين آيه
شريفه هيچ دلالتى بر اين معنا ندارد كه افراد مورد بحث منافقين بودهاند، همانطور
كه بعضى از مفسرين پنداشتهاند، بلكه امر از نظر اتصالى كه در سياق هست بر عكس است
يعنى با در نظر گرفتن سياق آيه شريفه بر خلاف اين احتمال دلالت دارد.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 25