نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 233
بحث روايتى
در تفسير
برهان در ذيل جمله:(وَ قَوْلِهِمْ عَلى مَرْيَمَ بُهْتاناً
عَظِيماً)، از ابن بابويه نقل كرده كه او به سند خود از علقمه از امام صادق
(ع) روايت كرده كه آن جناب در ضمن حديثى فرمود: مگر نبود كه به مريم دختر عمران
نسبت دادند كه از مردى نجار به نام يوسف حامله شده است؟.[1]
[رواياتى
در معناى (وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ
قَبْلَ مَوْتِهِ) و رواياتى در باره نزول عيسى (ع) در هنگام ظهور مهدى (ع)]
و در تفسير
قمى در ذيل آيه شريفه:(وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلَّا
لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ ...) گفته است: پدرم از
قاسم بن محمد از سليمان بن داود منقرى از ابى حمزه از شهر بن حوشب روايت كرده كه
گفت: حجاج به من گفت: اى شهر يك آيه از قرآن مرا گيج كرده، نمىفهمم معنايش چيست؟
پرسيدم: اى امير آن كدام آيه است؟ گفت: آيه:(وَ إِنْ
مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ) است با
اينكه به خدا سوگند دستور مىدهم گردن يك يهودى و يا مسيحى را بزنند و خودم تا
آخرين رمقش مىايستم و به دقت نگاه مىكنم ببينم لبها را تكان مىدهد و به حقانيت
عيساى مسيح شهادت مىدهد يا نه، چيزى نمىبينم بلكه لبها هم چنان بسته است تا بدن
سرد شود با اين حال چطور آيه قرآن خبر مىدهد كه هر يهودى در دم مرگش به عيسى
ايمان مىآورد، من به او گفتم: خدا امير را اصلاح كند معناى آيه شريفه آن طور كه
تو فهميدى نيست، پرسيد: پس به چه معنا است؟ گفتم: عيسى قبل از بپا شدن قيامت از
آنجا كه هست نازل مىشود و هيچ اهل ملتى باقى نمىماند نه يهودى و نه غير يهودى
مگر آنكه قبل از مرگ وى به وى ايمان مىآورند و او دنبال مهدى (ع) به نماز
مىايستد، حجاج چون اين بشنيد از در تعجب گفت: واى بر تو اين سخن از كه آموختى و
از چه كسى نقل مىكنى؟ گفتم: محمد بن على بن الحسين بن على بن ابى طالب آن را
برايم نقل كرد، در پاسخم گفت: بخدا سوگند كه از سر چشمهاى زلال گرفتهاى.[2] و در تفسير در المنثور است كه ابن
منذر از شهر بن حوشب روايت كرده كه گفت:
حجاج به من
گفت: اى شهر آيهاى است از كتاب خدا كه هيچ بار آن را نخواندم مگر آنكه در دلم از
آن اعتراضى وارد شد و آن آيه زير است كه خداى تعالى فرموده: