responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 224

نيست.

[دو كيفر، يكى دنيوى و ديگرى اخروى كه يهود به خاطر مظالمشان مستوجب آن دو شدند]

(فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ ...) حرف فاء كه در آغاز اين آيه آمده تفريع و نتيجه گيرى را مى‌رساند و مى‌فهماند مضمون آيه نتيجه مطالب قبل است و اگر كلمه ظلم در اين آيه نكره (يعنى بدون الف و لام) آمده، براى اين است كه عظمت آن ظلم را برساند و يا براى اين است كه انگشت روى يك ظلم معينى از ظلم‌هاى آنان نگذاشته باشد، چون غرض مهمى در مشخص كردن آن ظلم در بين نبوده و اين كلمه يعنى كلمه ظلم بدل است از فجايعى كه يهود داشته و در آيات قبل ذكر شدند، چيزى كه هست (در بين اقسام بدل يعنى: 1- بدل كل از كل. 2- بدل جزء از كل. 3- بدل اشتمال) بطورى كه بعضى‌ها گفته‌اند: نمى‌تواند بدل كل از كل باشد بلكه بدل بعض از كل است چون خداى تعالى اين ظلم يهوديان را علت تحريم طيبات بر آنان دانسته و چيزى بر يهود تحريم نشد مگر در شريعت نازله بر موسى (ع) در تورات و با اين تحريم‌ها شريعت موسى خاتمه يافته و بطورى كه در آمار فجايع و مظالم يهود آمده، امورى ذكر شده كه بعد از در گذشت موسى مرتكب شده‌اند، نظير تهمت زدن به مريم و امثال آن.

پس مراد از ظلم مورد نظر، بعضى از مظالم فجيع است كه باعث شده پاره‌اى از طيبات بعد از حلال بودنش تحريم شود، خداى تعالى پس از آن جمله‌(وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيراً) را (كه از اعراض مكرر آنان از راه خدا و رباخواريشان با اينكه از آن نهى شده بودند و خوردنشان مال مردم را به باطل خبر مى‌دهد) ضميمه جمله گذشته كرد و سپس فرمود:

(وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ مِنْهُمْ عَذاباً أَلِيماً) اين جمله عطف است بر جمله: (حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ‌) و مى‌فهماند كه يهود به خاطر مظالمشان از ناحيه خداى تعالى مستوجب دو كيفر شدند: يكى دنيايى و عمومى و آن عبارت بود از حرام شدن طيبات بر آنان و دوم كيفرى اخروى و خاص افراد كافر يهود و آن كيفر عبارت است از عذاب اليم.

(لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ) اين جمله استثناء و به اصطلاح استدلالى است از اهل كتاب و كلمه راسخون و آنچه بر اين كلمه عطف شده همه مبتداء و جمله يؤمنون خبر آنها است و كلمه: منهم متعلق به راسخون است و در اين كلمه حرف من تبعيضى است.

و ظاهرا كلمه: المؤمنون با كلمه راسخون در تعلق و ارتباط با كلمه منهم از

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 224
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست