responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 206

[ايمان به خدا مستلزم ايمان به همه رسولان او است و تفرقه انداختن بين خدا و رسولانش كفر حقيقى است‌]

(إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ...) منظور از اين كفار كه به خدا و پيامبران او كفر مى‌ورزند، اهل كتاب يعنى يهود و نصارا است كه يهود به موسى ايمان مى‌آورند ولى به عيسى و محمد 8 كفر مى‌ورزند و نصارا به موسى و عيسى 8 ايمان دارند ولى به محمد 6 كفر مى‌ورزند و اين دو طائفه مى‌پندارند كه به خدا و به بعضى از رسولان او كفر نورزيده، تنها به بعضى ديگر از رسولان او كفر ورزيده‌اند، در حالى كه در آيه مورد بحث بطور مطلق فرموده:

اينها به خدا و همه رسولان خدا كفر ورزيده‌اند و به همين جهت مطلب احتياج پيدا كرده به اينكه منظور از اين اطلاق روشن شود.

و به همين خاطر جمله:(يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ) را عطف كرد بر جمله مورد بحث كه فرمود:(إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ ...) آن هم بطور عطف بيان عطف كرد، و تازه همين عطف بيان و تفسير ابعاضش يكديگر را تفسير مى‌كنند و حاصل بيان چنين است كه يهود و نصارا به خدا و همه رسولان او كافرند، براى اينكه مى‌گويند: ما به بعضى ايمان داريم و به بعضى ديگر كافريم ، مى‌خواهند بين خدا و رسولان او تفرقه انداخته، به خدا و بعضى از رسولانش ايمان آورند و به بعضى ديگر از رسولانش كفر بورزند با اينكه آن بعض نيز فرستاده خدا است و رد او رد خداى تعالى است.

آن گاه به بيانى ديگر و با عطف تفسير مطلب را روشن‌تر نموده، مى‌فرمايد:(يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا) مى‌خواهند راهى متوسط، ميان ايمان به خدا و همه رسولانش و ميان كفر به خدا و همه رسولانش اتخاذ كنند، يعنى به بعضى از رسولان خدا ايمان آورده، به بعضى ديگر كفر بورزند، در حالى كه به سوى خدا هيچ راهى نيست، الا يك راه و آن عبارت است از ايمان آوردن به او و به همه رسولان او، چون رسول بدان جهت كه فرستاده خدا است چيزى از خودش ندارد و اختيارى هم ندارد، پس ايمان به رسول خدا، ايمان به خدا است و كفر به او، كفر به خداى تعالى است، كفرى خالص نه آميخته به مقدارى ايمان.

پس كفر به بعضى و ايمان به بعضى ديگر از رسولان با ايمان به خود خداى تعالى چيزى جز تفرقه انداختن بين خدا و رسولان او و استقلال دادن به رسول نيست و معنايش اين است كه ايمان به آن رسول هيچ ربطى به ايمان به خدا ندارد. كفر به او نيز ربطى به كفر به خداى تعالى ندارد، در نتيجه اين روش، روشى وسط است و حال آنكه چيزى به جز پندارى باطل نيست، براى اينكه چگونه صحيح است فرض كنيم رسالت كسى را كه ايمان به او هيچ ارتباطى به ايمان به خدا نداشته و كفر به او نيز هيچ ربطى با كفر به خداى تعالى نداشته باشد؟.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 206
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست