نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 192
[ترك ولايت مؤمنين و قبول ولايت كفار
نفاق است و اعمال بد بندگان حجتى است عليه آنان]
و اين آيه
شريفه- بطورى كه ملاحظه مىكنيد- مؤمنين را نهى مىكند از اينكه به ولايت كفار و
سرپرستى آنها بپيوندند و ولايت مؤمنين را ترك كنند و سپس آيه شريفه دوم مساله را
تعليل مىكند، به تهديد شديدى كه از ناحيه خداى تعالى متوجه منافقين شده و اين
بيان و تعليل معنايى جز اين نمىتواند داشته باشد كه خداى تعالى ترك ولايت مؤمنين
و قبول ولايت كفار را نفاق دانسته، و مؤمنين را از وقوع در آن بر حذر
مىدارد. سياق دلالت دارد بر اينكه آيه شريفه:(يا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا ...) به منزله نتيجهاى
است كه از مطالب قبل گرفته شده و يا حد اقل فرعى است كه بر آنها متفرع مىشود و
همين دلالت سياق مثل اين مىماند كه صريحا فرموده باشد كه آيات سابق متعرض حال
بيمار دلان ضعيف الايمان است، نه منافقين اصطلاحى و اگر آنان را منافق خوانده صرف
تعبير و نامگذارى بوده، و به فرضى كه بگوئيم آيات سخن از منافقين اصطلاحى دارد، حد
اقل شامل بيماردلان نيز مىشود، آن گاه مؤمنين را اندرز مىدهد كه پيرامون اين
قرقگاه خطرناك نگردند و متعرض خشم خداى تعالى نشوند و حجتى واضح عليه خود به دست
خداى تعالى ندهند كه اگر چنين كنند خداى تعالى گمراهشان خواهد كرد و خدعه و نيرنگ
در كارشان خواهد نمود و در زندگى دنيا گرفتار ذبذبه و سرگردانشان ساخته و در آخرت
بين آنان و كفار در يك جا يعنى در جهنم جمع خواهد كرد و در گودترين دركهاى آتش
سكنايشان خواهد داد و رابطه بين آنان و هر نصير و ياورى را كه بتواند ياريشان كند
و هر شفيعى را كه بتواند شفاعتشان كند قطع خواهد كرد.
از دو آيه
مورد بحث دو نكته استفاده مىشود، اول اينكه: اضلال و خدعه و هر سخط الهى ديگر كه
از اين سنخ باشد خود حجتى است واضح كه اعمال بندگان آن را به دست خداى تعالى
مىدهد و اينگونه كيفرها اخزاء خدا و خزى بنده است كه خداى تعالى او را به طريق
مقابله و مجازات گرفتار آن ساخته است و گر نه حاشا بر جناب الهى اينكه بندگان خود
را ابتداء و بدون هيچ سابقه گرفتار شر و شقاوت كند، پس اينكه فرمود:(أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً مُبِيناً) به منزله
اين است كه بفرمايد:(وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ)، همانطور كه
در سوره بقره آيه 26 اين تعبير را آورده.
نكته دومى كه
از دو آيه مورد بحث استفاده كرديم اين بود كه: در آتش دوزخ مراتبى مختلف براى
ساكنان آن هست، بعضى در سافلند و بعضى در اسفل (سافلتر) و ناگفته پيدا است كه به
حسب اختلاف اين مراتب شكنجهها نيز مختلف مىشود كه خداى عز و جل اين عذابهاى
مختلف را دركات ناميده.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 192