responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 177

حال چه اينكه مشهود عليه خود شاهد بدون واسطه باشد، مثل اينكه پدر شاهد يا انسانى ديگر نزاعى داشته باشد و شاهد عليه پدر خود و به نفع آن انسان شهادت دهد و يا آنكه تضرر شاهد از شهادت خودش با واسطه باشد، مثل اينكه دو نفر با يكديگر نزاع داشته باشند و شاهد صحنه‌اى به نفع يكى از آن دو را مشاهده و تحمل كرده باشد كه اگر در مقام اداى شهادت آن صحنه را بازگو كند خود شاهد نيز مانند مشهود عليه گرفتار مى‌شود.

(إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى‌ بِهِما) در اين جمله با اينكه غنى و فقير بطور ترديد آمده و فرموده: چه اينكه مشهود له كه تو، به نفعش شهادت مى‌دهى توانگر باشد و چه فقير باشد مع ذلك ضمير تثنيه به آن دو بر گردانده و فرموده: خداى تعالى سزاوارتر به آن دو است ، با اينكه در يك واقعه، شخص مشهود له، يكى از آن دو است، يعنى يا فقير است يا غنى و هر دوى آنها نيست، پس جاى اين سؤال هست كه چرا ضمير تثنيه برگردانيده و چرا نفرمود: فالله اولى به ؟.

جواب اين سؤال اين است كه درست است كه در يك واقعه شخص مشهود له يا غنى است و يا فقير و نمى‌تواند هر دو باشد و ليكن از آنجايى كه سخن از مشهود له معينى نيست، بلكه از مشهود له فرضى است و مشهود له فرضى در يك واقعه غنى و در واقعه‌اى ديگر فقير است، لذا ضمير تثنيه را به مشهود له برگردانيده تا معنا چنين شود: خداى تعالى اولاى به غنى است در غنايش و اولاى به فقير است در فقرش .

[اشاره به آثار نيكوى شهادت راست و آثار سوء شهادت به دروغ در اجتماع‌]

و مراد- و خدا داناتر است- اين است كه زنهار كه غناى غنى، شما را وادار نسازد به اينكه از حق منحرف شويد و فقر فقير هم، شما را وادار نكند به اينكه به خاطر دلسوزى نسبت به او به ناحق به نفع او شهادت دهيد، پس خداى تعالى اولاى به آن دو و مهربانتر از تو نسبت به آن دو است، دليل مهربانتريش اين است كه حق را واجب الاتباع كرده و به سوى قسط و عدالت دعوت فرموده و معلوم است كه اگر در جامعه، حق پيروى شود و قسط بپا داشته شود، آن مجتمع سر پاى خود خواهد ايستاد و از پا در نخواهد آمد و در نتيجه هم غنى و توانگر باقى مى‌ماند و از پاى در نمى‌آيد و هم حال فقير اصلاح مى‌گردد.

و يكى از اين دو طائفه هر چند كه در يك حادثه و يك نزاع اگر به ناحق به نفعش شهادت دهند در خصوص آن واقعه بهره‌مند مى‌شود و حتى ممكن است در چند واقعه از شهادت به ناحق شاهدى خدانشناس بهره‌مند شود و ليكن اين شهادت‌هاى به ناحق باعث مى‌شود كه حق ضعيف گشته و عدالت در آن جامعه بميرد و معلوم است كه در چنين جامعه‌اى باطل نيرومند گشته و ظلم و جور جان مى‌گيرد و اين خود درد بى درمان جامعه و هلاك انسانيت است.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 177
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست