responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 155

و در تفسير عياشى در ذيل آيه شريفه:(لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ ...) از محمد بن مسلم از امام باقر (ع) روايت آمده كه فرمود: وقتى آيه شريفه بالا كه مى‌فرمايد: هر كس بدى كند سزا داده مى‌شود نازل شد، بعضى از اصحاب رسول خدا 6 به يكديگر گفتند: چقدر لحن اين آيه شديد است رسول خدا 6 به ايشان فرمود: بله لحن آن سخت است و بين شما و اهل كتاب فرقى نگذاشته ولى اين فرق بين شما و آنان هست كه شما و آنان در مال و جان و اولاد خود گرفتار بلاها مى‌شويد، آيا جز اين است؟ گفتند: نه، همين طور است، فرمود: اين بلاها در مورد شما مسلمانان وسيله‌اى است كه خداى تعالى در برابر آن پاداشتان مى‌دهد و گناهانتان را محو مى‌كند ولى در كفار اين اثر را ندارد.[1] مؤلف: اين معنا به طرقى بسيار در جوامع اهل سنت از صحابه نقل شده و در در المنثور است كه احمد، بخارى، مسلم و ترمذى از ابى سعيد خدرى روايت كرده‌اند كه گفت، رسول خدا 6 فرمود: مؤمن هيچ رنجى و مرضى و همى و آزارى و غمى نمى‌بيند و حتى هيچ خارى بدستش نمى‌خلد مگر آنكه خداى تعالى آن ناراحتيها را كفاره گناهانش قرار مى‌دهد[2].

مؤلف: و اين معنا بطور مستفيض و سرشار از رسول خدا 6 و از ائمه هدى (ع) روايت شده.

و در كتاب عيون به سند خود از حسين بن خالد از امام ابى الحسن رضا (ع) روايت آمده كه فرمود: من از پدرم شنيدم كه از پدرش امام صادق (ع) روايت مى‌فرمود كه: آن جناب فرموده بود: اگر خداى تعالى ابراهيم را خليل خود گرفت براى اين بود كه نه هيچ سائلى را رد كرد و نه از احدى غير از خداى تعالى چيزى را درخواست نمود.[3] مؤلف: و اين صحيح‌ترين روايت است در توجيه اينكه چرا خداى تعالى ابراهيم را خليل خود گرفت، براى اينكه با لفظ و لغت هم مطابق است، چون خلت به معناى حاجت است و خليل تو كسى است كه حوائج خود را به تو بگويد و از تو رفع حاجت بخواهد، البته وجوهى ديگر در اين باب روايت شده ولى همانطور كه گفتيم وجه بالا درست‌تر است.


[1] تفسير عياشى، ج 1 ص 277.

[2] در المنثور، ج 2، ص 228.

[3] عيون اخبار الرضا، ج 2 ص 76 ح 4، ط انتشارات جهان.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 155
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست