نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 66
بزودى از طريق رعب و وحشتى كه از آنان بر دل كفار
مىاندازد ياريشان خواهد كرد و همانطورى كه در روايات شيعه[1]
و سنى[2] آمده،
رسول خدا 6 مساله رعب را يكى از خصايص خود دانسته، از خصايصى كه خداى تعالى در
بين همه انبيا ع تنها به آن جناب داده و به وسيله آن، او را يارى و دشمنانش را از
بين برده است.
و جمله(بِما أَشْرَكُوا ...) معنايش اين است كه مشركين به جرم شركى كه
ورزيدند دچار اين رعب شدند، شركى كه هيچ برهان خدايى بر آن نداشتند و يكى از
چيزهايى كه در قرآن مكرر آمده همين است كه ادعاى شريك داشتن خدا هيچ سلطانى يعنى
هيچ دليلى از ناحيه خدا ندارد، البته يكى از شاخههاى شرك نيز اين است كه كسى
بگويد اصلا خدايى نيست، چون چنين كسى هر اثر و تدبيرى را به دهر و ماده مستند
مىكند كه اين هم خود شرك است.
(وَ لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ ...) كلمه
حس - به فتحه حا- به معناى قتل بر وجه استيصال است، كشتنى كه انقراض بياورد.
روايات بر
اين مساله اتفاق دارند و تاريخ هم در داستان جنگ احد ضبط كرده است كه لشكر اسلام
در آغاز بر لشكر شرك غلبه نموده و همه را تار و مار كردند، به غارت اموالشان نيز
پرداختند، تا آنكه تيراندازان مامور حفظ دره، كمين گاه خود را رها كردند، و خالد
بن وليد با نفرات و افرادش به عبد اللَّه بن جبير و نفرات باقيمانده او حمله كرده
و همه را كشت، و از پشت سر به لشكر اسلام تاختن گرفت و مشركين بعد از فرار دو باره
برگشتند و هفتاد نفر از اصحاب رسول خدا 6 را كشتند و بقيه را به بدترين وجهى
فرارى دادند.
پس اينكه
فرموده:(وَ لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ)، مىخواهد
صدق وعدهاى را كه از پيش داده بود (كه شما اگر تقوا و صبر به خرج دهيد سر انجام
غلبه مىكنيد) تثبيت كند، و جمله:
(إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ ...) مىتواند ناظر به فتحى باشد كه در
آغاز جنگ خداى تعالى نصيب مسلمين كرد، و جمله:(حَتَّى
إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما
أَراكُمْ ما تُحِبُّونَ) ناظر باشد به عملى كه تيراندازان كردند و در
بين خود نزاع به وجود آورده يك عده گفتند بايد فرمان رسول خدا 6 را اطاعت كرد،
عدهاى ديگر گفتند بايد خود