نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 65
بيان آيات
اين آيات
تتمه آياتى است كه در باره جنگ احد نازل شده، و در آن مؤمنين تشويق و ترغيب
شدهاند به اينكه جز پروردگار خود، كسى را اطاعت نكنند، چون مولايشان و ناصرشان او
است و خود مؤمنين را شاهد مىگيرد بر اينكه هر چه وعده داده به وعدهاش وفا كرده،
و تذكر مىدهد كه فرارى شدن مؤمنين و يارى رسول نكردنشان در جنگ احد تنها از ناحيه
خودشان بود، اين خودشان بودند كه از دستور رسول خدا 6 نسبت به نگهبانى از آن دره
سرباز زدند، و تازه خداى تعالى از جرمشان گذشت، چون او غفور و حليم است.
(
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا) ...(وَ هُوَ
خَيْرُ النَّاصِرِينَ) بعيد نيست كه از سياق آيات استفاده شود كه گويا
كفار بعد از داستان جنگ احد و در روزهايى كه اين آيات نازل مىشده يكى يكى مؤمنين
را مىديدند، و اين مطلب را به عنوان خيرخواهى به آنان القا مىكردند كه مثلا جنگ
با كفار قريش در احد اشتباه بوده، و از اين به بعد بطور كلى اين كار صلاح نيست، و
كوتاه سخن اينكه مؤمنين چيزهايى مىگفتند كه در آينده حاضر به قتال نشوند، و نيز
مطالبى در ميان مىآوردهاند كه باعث نزاع و تفرقه و تشتت كلمه و اختلاف بين آنان
شود. و چه بسا كه جمله آخر اين آيات كه مىفرمايد:( الَّذِينَ
قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ) ...(ذلِكُمُ
الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ
مُؤْمِنِينَ ) اين استفاده را تاييد كند.
ليكن چه بسا
گفتهاند: آيه شريفه به سخن يهود و منافقين اشاره دارد كه در روز جنگ احد گفته
بودند: محمد 6 كشته شد، به سوى عشاير و قوم و قبيله خود برگرديد، ليكن اين سخن
قابل اعتنا نيست.
خداى تعالى
بعد از آنكه در آيه اول بيان كرد كه اطاعت مسلمانان از كفار و ميل به دوستى آنان،
ايشان را به خسران (كه همان برگشتن به كفر قبلى و عقب گرد باشد) مىكشاند. در آيه
دوم با آوردن كلمه بل از ولايت داشتن كفار اعراض نموده، فرمود: بلكه
اللَّه مولاى شما است، و او از بهترين يارى دهندگان است.
[مرعوب
گشتن دشمنان رسول اللَّه 6 از خصائص آن نبى گرامى است]
(سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَكُوا بِاللَّهِ
...) اين آيه وعدهاى است به مؤمنين و، مايه دل خوشى آن است، به اينكه
خداى تعالى
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 65