نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 646
(وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا
أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ
لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً) مىفرمايد اگر
رسول را مخالفت كردند، و با اين مخالفتشان از او اعراض كردند، اگر به سوى خدا و
رسول برگردند و توبه كنند، برايشان بهتر است از اين كه سوگند بخورند، كه به خدا ما
منظورمان مخالفت نبوده، و براى توجيه عمل خود سخنانى به هم ببافند، و عذرهايى غير
موجه بتراشند كه نه سودى دارد، و نه رسول خدا 6 را راضى مىسازد، چون خداى تعالى
قبل از اين كه اينان عذر بدتر از گناه خود را بيان كنند، حقيقت و باطن امرشان را
براى رسول خود بيان كرده، و به وى فرموده:(وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ
ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ ...).
(فَلا
وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ ...) كلمه (شجر) فعل ماضى
از ماده (شجر) به سكون جيم، و نيز از شجور است و شجر و شجور به معناى اختلاط است،
وقتى گفته مىشود: شجر شجرا و شجورا معنايش اين است كه فلان چيز مخلوط
شد، و تشاجر و مشاجره نيز از اين باب است گويا وقتى دو نفر با هم نزاع مىكنند
گفتههايشان در هم و برهم مىشود، (و شنونده نمىفهمد اين چه مىگويد و آن ديگرى
چه مىگويد)، درخت را هم كه شجر ناميدهاند به اين مناسبت بوده كه شاخههاى آن در
يكديگر فرو مىروند، و كلمه (حرج) به معناى تنگى و مضيقه است.
و ظاهر سياق
در بدو نظر چنين مىنمايد كه اين آيه رد بر منافقين باشد، كه خيال كردند به پيغمبر
ايمان آوردند، و در عين حال داورى را نزد طاغوت مىبرند، در نتيجه معناى آن چنين
مىشود: (پس نه به پروردگارت سوگند، اين طور كه آنان پنداشتهاند نيست، ايمانى به
تو ندارند، با اين كه داورى نزد طاغوت مىبرند، بلكه به تو ايمان ندارند تا زمانى
كه تو را در بين خود حكم كنند ...).
اين آن
معنايى است كه گفتيم: در بدو نظر از آيه فهميده مىشود، و ليكن غايت يعنى جمله- تا
زمانى كه ...- غير منافقين را نيز شامل مىشود و همچنين جمله بعد از آن كه
مىفرمايد:(وَ لَوْ أَنَّا كَتَبْنا عَلَيْهِمْ) تا جمله(ما فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِنْهُمْ) مؤيد اين است كه رد
دعوى ايمان، اختصاص به منافقين ندارد، بلكه غير آنان را نيز شامل مىشود، چون
بسيارى از غير منافقين هستند كه ظاهر حالشان چنين نشان مىدهد كه خيال مىكنند به
صرف اين كه قرآن و احكامى كه از ناحيه خداى تعالى نازل شده چه معارفش و چه دستورات
اخلاقى و عمليش را تصديق كردند، ايمان به خدا و رسول و ايمان بدانچه رسول خدا 6
از ناحيه پروردگارش آورده در دلشان افتاده، و در نتيجه ايمان حقيقى دارند، در حالى
كه اين طور
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 646