responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 6

جمعيت خانواده و خويشاوندان باشد، اما اگر منظور يك نفر باشد مثلا تنها همسر و يا مادر باشد نمى‌توان گفت: از ميان اهلت خارج شدى ، و همين كه مى‌بينيم در آيه مورد بحث فرموده:

(غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ) خود دليل بر اين است كه مراد از اهل جمع است نه يك نفر، و لذا مى‌بينيم بعضى از مفسرين كه اهل را به يك نفر تفسير كرده‌اند، ناگزير شده‌اند در آيه تقديرى بگيرند، و بگويند: تقدير آيه غدوت من بيت اهلك است، يعنى وقتى كه از خانه اهلت خارج شدى ، ليكن در كلام هيچ دليلى نيست كه بر آن مطلب دلالت كند.

سياق و روال آيات مورد بحث بر اساس خطاب كردن به عموم مؤمنين است، در اين آيات مؤمنين را به مفاد آيات قبل و بعد مخاطب قرار داده پس مى‌توان گفت در جمله:(وَ إِذْ غَدَوْتَ ...) كه خطاب بخصوص رسول خدا 6 است، التفاتى از خطاب عموم به خطاب آن جناب شده است، و گويا وجه در اين التفات لحن عتابى است كه از آيات ظاهر مى‌شود، چون اين آيات از شائبه ملامت و عتاب و أسف بر جريانى كه واقع شده (يعنى آن سستى و وهنى كه در تصميم در عمل قتال از ايشان سر زده) خالى نيست، و براى اينكه به آنان چوب كارى كرده باشد خطاب را از آنان برگردانيده و متوجه شخص رسول خدا 6 نموده است، عملى كه از شخص آن جناب سر زد، يعنى بيرون شدن از ميان اهل را بهانه قرار داد، و فرمود: به ياد آر زمانى را كه از بين اهل خود خارج مى‌شدى ، و نيز فرمود:

آن زمان كه به مؤمنين مى‌گفتى:(أَ لَنْ يَكْفِيَكُمْ ...)، همچنين فرمود:(لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْ‌ءٌ)[1] و نيز فرمود:(قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ)[2].

و نيز فرمود:(فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ، وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ)[3].

و نيز فرمود:(وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً)، با اينكه رسول خدا 6 هرگز نمى‌پندارد كه شهدا مرده‌اند مع ذلك به خاطر همان چوب كارى كه گفتيم خطاب و عتابى كه متوجه مردم است متوجه آن جناب نموده و مى‌فرمايد: هرگز نبايد بپندارى كه كشتگان در راه خدا مرده‌اند ... .


[1] تو از اين امر هيچ اختيارى ندارى.

[2] به اين مردم بگو زمام همه امور به دست خدا است.

[3] پس بخاطر رحمت مخصوصى از خدا بود كه تو نسبت به آنان ملايم و نرمخو شدى، و گر نه اگر خشن و غليظ القلب مى‌بودى، مردم از پيرامونت متفرق مى‌شدند، لذا باز هم از آنان درگذر، و خطايشان را تعقيب مكن.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 6
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست